تهیه کنندگان و کارگردانان باید در ساخت کارهای جدید جسارت به خرج بدهند! 14 مهر 14039 مهر 1401 از برنانیوز ایرج محمدی گفت: در حال حاضر تهیه کنندگان و کارگردانان زمانی که کاری را شروع می کنند برای اینکه کارشان دیده شود، چه در تلویزیون، سینما و نمایش خانگی به تهیه کننده می گویند که حتما 3 یا 4 بازیگر چهره می خواهند و این بازیگران چهره در حوزه طنز تعدادشان زیاد نیست اما در گذشته کارگردانان به همراه تهیه کنندگان جسارت این را داشتند که بازیگر چهره جدید برای کارشان بیاورند. من خودم شخصا در کار های طنز قبلی ام از بازیگران جدید استفاده کرده ام اما در حال حاضر این چنین جسارت هایی دیگر وجود ندارد و کارگردانان برای دیده شدن کارشان بازیگر چهره میاورند و دست تهیه کننده را هم برای جسارت کردن می بندد البته که تهیه کننده هم می خواهد کارش دیده شود و بیزینس خودش را داشته باشد لذا عقلا و متخصصان این حوزه باید به دنبال یک راهکار باشند چه به صورت آکادمیک و چه به صورت کارگاه هایی که وجود دارد و این مسئله راه حل های بسیاری دارد و این راه حل ها آنقدر پیچیده و سخت نیست و در کنارش با جسارت تهیه کنندگان و کارگردانان مشکل حل می شود چون خیل عظیمی از جوانانمان که بسیار با استعداد هستند و باید روی آنها سرمایه گذاری شود متاسفانه پشت در های بسته قرار مانده اند. من در حال حاضر به یک نوع آسیب شناسی اشاره کرده ام و راه حل هایی را گفتم که از 7 8 سال پیش بارها در نشست ها،سمینار ها و.. گفته ایم اما کسی اهمیتی نداده است. ایرج محمدی در پاسخ به این پرسش که چرا بازیگران طنز درحال تکرار هستند و ریسک نمی کنیم تا میدان را در اختیار نسل جدید بگذاریم به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا گفت: متاسفانه نیروی انسانی در بخش کارگردانی و در بخش های پشت دوربین اعم از آهنگساز،طراح لباس و… بسیار کم داریم، شاید اینطور به نظر نیاید ولی نیرویی که بتواند تاثیر گذار باشد بسیار کم داریم خصوصا جلوی دوربین چون به هر حال مردم و مخاطب عوامل پشت دوربین را نه می شناسند و نه می بینند و با کسانی که به جلوی دوربین می روند سر و کار دارند. اگر خود شما به عنوان یک تهیه کننده بخواهید یک سریال را شروع کنید می بینید که تعدادی محدود بازیگر داریم و مجبورا به سراغ بازیگران سن بالاتر می روید و اثری که می سازید برای مخاطب باورپذیر نخواهد بود و همین تعداد بازیگر هم آنقدر در همه ی سریال ها حضور داشتند که دیگر مخاطب دوست ندارد سریال را ببیند این مثالی که میزنم مثال مع الفارغی است… اینکه هر روز شخصی چلو کباب بخورد بعد از مدتی دلش را خواهد زد و می خواهد یک روز عدسی میل کند، در طنز هم همینطور است آنقدر بازیگران حتی یک نقش تکراری را بازی کرده اند مخاطب اشباع شده است، بگذریم از اینکه متون فیلمنامه ها هم رو به ضعف و زوال است. بخوانید: جایگاه و اهمیت حرفه خبرنگاری بسیار مهم است نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف