بخشی از مخارج جنگ صدام با ایران را عربستان سعودی (با تأیید آمریکا) و گاهی هم کویت یا شیوخ دیگر میدادند و در این بین مجاهدین نیز سهم خودشان را داشتند، یادم هست در دورهای بهصورت موقت رابطه رجوی و عربستان مستقیم شد و مسعود به عربستان احضار شد (مسافرتها مخفی بود ولی بعدها فیلم و عکس آن منتشر شد).
** سه کامیون طلا به بغداد آوردیم!
اصلاً یکی از دلایلی که مجاهدین را بعد از سقوط صدام به آلبانی منتقل کردند، همین فساد گسترده در سیستم این کشور است. آلبانی در اروپا بهعنوان دروازه قاچاق مواد مخدر، فساد مالی و قاچاق سلاح شناخته میشود. بسیاری از سلاحهایی که از غرب به دست گروههای تروریستی در سوریه میرسید و میرسد، از آلبانی عبور میکند. مافیای آلبانی البته این روزها رابطه خوبی با مجاهدین خلق دارد که مسائل مختلفی از جمله مسئله پولشویی را حل میکند.
البته بعد از دستگیری مریم رجوی در پاریس (سال 2003) تحقیقاتی شروع شد که منابع مالی سازمان را هم نشانه گرفت. سازمان برای فرار از دست تحقیقات مجبور شد حجم چشمگیری از پولها را خرج کند؛ مقدار زیادی هم از بین رفت چون مجبور بودند آن مبالغ را جابهجا کنند.
به گزارش برنا؛ مسعود خدابنده عضو سابق مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی بود. وی از روزهای ابتدایی انقلاب به جمع این گروه پیوست و تا سال 75 همچنان در سازمان حضور داشت.
آن زمان پول بهطور مستقیم از طرف سرویسها پرداخت میشد و بخش مالی مسئول انتقال آن به داخل بود ولی بعدها وقتی سازمان از طرف دونالد رامسفلد بههمراه کمکهای دیگر به صدام هدیه شد و سازمان به عراق منتقل شد، قضیه فرق کرد.
این را در میزان خرجکردها را هم میشود دید؛ تحرکات سازمان چه در منطقه و چه در اروپا و امریکا عملاً با مخارجی که قبلاً میکردند قابل مقایسه نیست. بهجرئت میشود گفت امروز هم منابع اصلی و اولیه مالی سازمان فرق زیادی نکرده است، باز همان سرویسهای امریکایی و اسرائیلی منابع مالی سازمان را تأمین میکنند و مسئولیت ارسال با خزانه شیخ عربستان است!
در زمان صدام عملاً محدودیت مالی برای مجاهدین وجود نداشت
در ماههای اولیه پیروزی انقلاب سازمان مجاهدین خلق با دستبرد به بانکها و مؤسسات پول مورد نیازش را تأمین میکرد. در سال 1360 و بهدنبال اعلان مبارزه مسلحانه علیه نظام سازمان نیاز به پول بیشتری داشت.
سازمان البته در این سه چهار دهه با اموالی که از خانوادههای اعضایش دزدید، با مبالغی که از سرویسها تحت عنوان خرج نفرات گرفت، با سرانهای که از صدام حسین دریافت میکرد و مبالغی که از طریق فروش نفت قاچاق به دست میآورد توانست انبوهی شرکت و هتل و دارالتجاره هم افتتاح کند؛ در جریان فروش نفت قاچاق برای صدام 10 درصد درآمد را نگه میداشت که بهسرعت تبدیل به چند هتل بزرگ در لندن شد.
شرکتهای بسیاری که سازمان در اختیار داشت تعطیل شد و خلاصه حجم درآمد کاهش یافت؛ طبق برآورد سازمانهای فرانسوی که مسئول تعقیب این قضیه بودند امروز مجاهدین خلق کمتر از 20 درصد پولی را که زمان صدام جمع کردند در اختیار دارند.
البته روشها و واسطهها فرق کرده است؛ زمانی مستقیم در فرانسه به چند صد حساب بانکی واریز میشد، زمانی از طریق صدام حسین به دستشان میرسید، گاهی با چمدان، گاهی با کامیون، گاهی از طریق پولشویی و گاهی هم از طریق خیریههایی که تأسیس کرده بودند این پول تأمین میشد.
بهتازگی کتاب «تهران تا تیرانا» حاوی خاطرات مسعود خدابنده منتشر شده است که ناگفتههایی از منابع مالی گروهک منافقین را افشا میکند که در ادامه میخوانید:
مسعود خدابنده که برادرش ابراهیم نیز از اعضای جداشده سازمان است، با نام مستعار «رسول» در سازمان فعالیت میکرد و در تابستان 60 مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری عوامل انفجار در حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری بود.