مهدی نغمه گو: جامعه باید به نوجوان آگاهی بدهد تا به سمت و سوی آثار خط قرمزدار کشیده نشوند!
این روانشناس درباره نقش رسانه ملی در این زمینه اظهار داشت: همدلی کردن بسیار مهم است و نباید از مطرح کردن این مسائل بترسیم. تصور این است که وقتی موضوعی را مطرح می کنیم می خواهیم آن موضوع را حل کنیم درحالی که مطرح کردن همدلی ایجاد می کند و هر چه این عامل پنهان تر باشد کسی که کنجکاو است از اطلاعات نامناسب استفاده می کند. امروزه نمی توان در دنیا این مسئله را مخفی کرد چون اطلاعات به وفور وجود دارد اما از منابع نامشخص و وقتی در مورد این مسائل صحبت می شود تصور بر این است که می خواهند قبح روابط جنسی را بریزند اما این حسی طبیعی است و در انسان وجود دارد و کسی که خوب تربیت شده باشد این میل را اداره می کند و به سمت استعداد های خود هدایت می کند. این میل باید در زمان مناسب بروز پیدا کند و این زمان مناسب قطعا در دوره نوجوانی نیست.
ابراهیم مقدم در پایان گفت: مسلم می دانم که خانواده های فهمیده از گذشته بستر و زمینه این را فراهم کردند تا فرزندان و نوجوانانشان در یک چارچوب اخلاقی درست حرکت کنند اما اگر باز هم نمی توانند در این مسیر موفق شوند توصیه می کنم حتما با یک روانشناس در ارتباط باشند تا شاید لازم باشد بررسی های دقیق تری صورت بگیرد و در پاره ای از موارد می شود روی بعضی از افکارها مشاوره های اصولی انجام داد تا منجر به رشد مشکلات بعدی نشود.
این روانشناس درباره نقش خانواده در این مسیر گفت: خانواده نقش خیلی مهمی را ایفا می کند به این دلیل که ما شاهد این هستیم که اولین تحریک ها و اولین دیدن ها در خود خانواده اتفاق می افتد و اگر زمانی فرزند نوجوان و یا حتی کودکی که می تواند این تصاویر را در ذهنش ثبت کند شاهد روابطی باشد که نباید، در این سن ببینید و نباید این روابط را در ارتباط با اعضای خانواده مشاهده کند با توجه به مسائل اخلاقی،عقیدتی و فرهنگی ای که در آن زندگی می کنیم،آن وقت می بینیم که این تصورات جنسی در او بیشتر می شود و در بعضی مواقع شاید احساس گناه همراهش باشد و حتی شاید یک باور درست از روابط جنسی در ذهنش نداشته باشد بنابراین احساس کند که یکی از طرفین درحال اذیت شدن و یا رنج کشیدن است و این می تواند تاثیر ذهنی نامناسبی در ذهنش بگذارد و تا مدت ها حس کند که روابط جنسی روابط کثیف و نادرستی است و در آینده می تواند در رابطه خود با همسرش تاثیر منفی بگذارد. اگر خانواده ای روابط محبت آمیز ، عاشقانه و عاطفی را بتواند به خوبی از روابط جنسی تفکیک کند و نشان بدهند که همه ی افراد خانواده باید نسبت به هم عشق بورزند البته این به معنای این نیست که این روابط، روابطی باز و عریانی است اما اینجا رشد نوجوان خیلی بهتر صورت می گیرد و زمانی که خانواده ها بی مبالاتی هایی انجام می دهند چه در نوع پوشش و چه در گفتار و رفتارشان دیگر نمی توان انتظار داشت فرزندانشان در چارچوب های اخلاقی درستی حرکت کند.
محمدرضا محبوبفر، کارشناس و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، در خصوص ریشهیابی علاقه گروه سنی نوجوان به دیدن آثار خط قرمز دار و گاهی جنسی گفت: به عقیده بنده از ابتدای پیروزی انقلاب، متاسفانه تفکری جنسیتی از طریق دولت در جامعه ترویج شد یعنی همین تفکر جنسیتی و تفاوت بین زنان و مردان متاسفانه منجر به تفکیک یا آپارتاید جنسیتی در کشور شده است و اکنون که با شما صحبت میکنم و چهل و اندی سال از انقلاب میگذرد همین نگاه جنسی جامعه ایران را جنسیتی کرده است و به همین خاطر است که علاقه کودکان و نوجوانان به آثار خط قرمزدار و آثار جنسیتی افزایش پیدا کرده و لازم است بگویم که علاوه بر افزایش علاقه کودکان و نوجوانان، درحال حاضر جوانان و میانسالان هم به این راه کشیده شدند. وقتی آمار طلاق را با سال های گذشته مقایسه میکنیم (10 سال گذشته)، علت طلاق در کشور خیانت طرفین به یکدیگر است .
او ادامه داد: نکته بعدی آگاهی دادن است که مساله بسیار ظریفی است ممکن است شخصی که می خواهد آگاهی و آموزش بدهد این کار را گروهی انجام بدهد و این نوجوانان متفاوت از یکدیگر هستند، شاید کسی نیازی به توضیح نداشته باشد و دیگری ساعت ها به توضیح نیازمند باشد به همین علت نیاز است که مشاورین مدارس به طور فردی مسائلی را مطرح کنند و بعضا خانواده ها باید در این مسیر کمک کنند.
فروغ اسرافیلیان: والدین باید سواد رسانهایشان را تقویت کنند!
این روانشناس و استاد دانشگاه در خصوص چگونگی هدایت مسیر ذهنی کودک و نوجوان به سمت درست اظهار داشت: من بخشی را به عنوان وظایف والدین و بخشی دیگرش را برای دیگران که شاید برنامه سازان مخاطب باشند میگویم؛ اولا به شدت به این نکته پایبندم که از رفتار های تنبیهی پرهیز کنیم یعنی به جای این که فقط نباید ها را ترویج دهیم، در کنار آن راهکاری داشته باشیم و بیشتر بشیر باشیم تا نذیر یعنی سعی بکنیم تا انتظارات خود را متناسب با توان کودک تنظیم کنیم و ببینم که از او چه میخواهیم پس رفتار های تنبیهی را کنار بگذاریم و حتی اگر دیدیم خطایی اتفاق افتاده با شیوه های تشویقی و صحبت کردن در سطح فهم و درک کودک و با پذیرش کامل کودک به عنوان یک فرد دوست داشتنی، با او برخورد کنیم اشتباه او را از شخصیتش جدا کنیم چون گاهی میبینیم که وقتی خطایی از فرزند ما سر میزند می گوییم پسر یا دختر بدی هستی ولی باید دقیقا به مصداق رفتار توجه کنیم و تا جایی که امکان دارد اول خودمان الگوی درستی باشیم و توجه داشته باشیم که حواس فرزندان ما بیشتر به چیزی که می بینند است و صدای رفتار ما رسا تر و گویا تر از گفتار ماست و لازم است والد به رفتار خود توجه کند و بیشتر سعی کند انتظاراتی که از فرزند دارد به خوبی به تصویر بکشد و فرزند فکر کند که چه کارهایی میتواند انجام دهد تا این که چه کار هایی را اصلا نباید انجام دهد و این یعنی شما در اصل فرصت های بیشتری را برای انتخاب در اختیار فرزند خود قرار می دهید تا این که فقط از محدودیت ها و ممنوعیت ها دم بزنید.
مهدی نغمهگو در پایان گفت: این حس میتواند در عین حال هم کمک کننده و هم تخریب کننده باشد ولی بدون تعارف عرض می کنم که کمتر کسی را دیدهام که این حس را در رسانه به درستی آموزش و انتقال دهد و اگر موردی هم داشتیم آنقدر وارد جزئیات شدند که به جای اثر مطلوب، اثری نامطلوب دارند. زمانی که صحبت از قشر نوجوان میشود نمیتوان در رسانه آموزش مسائل زناشویی را داشت و توقع داشته باشیم برای نوجوان بازخورد مطلوب داشته باشد بلکه تجسم او را قوی تر می کند و مخرب خواهد بود اما در موضوع آگاهی جنسی و اینکه کودک باید بتواند از خود مراقبت کند باید بتوانیم به آن ها آگاهی بدهیم. فیلم هایی که در فضای مجازی می بینیم معمولا یا ذهن نوجوان را منحرف می کند یا طنز پردازی کرده اند باید این مسائل را حل کرد و به خانواده ها آگاهی داد تا با احتیاط حرکت کنند.
او افزود: از آن طرف صفات ثانویه جنسی را هم به همراه خود دارد هورمون های جنسی در پسران منجر به رشد ریش و سبیل و بم شدن صدا و در دختران منجر به برآمدگی سینه ها و فرم بدن آن ها زنانه می شود و این ها باعث می شود که هم خودشان به خود توجه بیشتری دارند و هم جامعه به آن ها توجه بیشتری می کند و طبیعی است که این توجه ها باعث می شود که بیشتر به فکر فرو بروند و اگر در محیط هایی باشند که این عوامل بیشتر باشد تاثیراتش هم بیشتر خواهد شد.
حسین ابراهیمی مقدم: خانواده میزان حضور فرزندان در فضای مجازی را مدیریت کند!
نغمهگو در خصوص چگونگی هدایت مسیر ذهنی نوجوانان در راه درست اظهار داشت: در حال حاضر کسانی سیاستهای کلان جامعه را برنامهریزی میکنند که اگر نگاهی به قیمت کلاسهای ورزشی بیندازید متوجه میشوید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، قیمت استخرها و باشگاههای ورزشی و کلاسها و امکاناتی که هر جامعه ای برای تخلیه انرژی یک کودک باید داشته باشد. اما به هر حال یک کودک و یا نوجوان باید حدود ۱۵ تا ۱۷ ساعت در باشگاه های ورزشی باشد تا انرژی خود را تخلیه کند وقتی نوجوان از همه جهات خسته باشد انرژی او به راحتی هدایت می شود و با صحبت کردن، نصیحت کردن و عذاب وجدان دادن بخشی از مساله تنها پنهان می شود و در جای دیگری خودش را نشان می دهد. من کلاس های ورزشی را پیشنهاد می دهم چون این کلاس ها بدن بچه را خسته می کند نوجوانی که ۱۵ ساعت در هفته ورزش می کند بسیاری از مسائل برای او حل می شود.
محمدرضا محبوب فر: جایگاه رسانه در بحث سواد جنسی کودکان/ دلیل علاقه کودکان به پیگیری خطوط قرمز در رسانهها چیست؟
او ادامه داد: به طور مثال خانواده هایی که تعصب بیش از حد به موضوع محدودیت و کنترل فرزندان نشان می دهند، در نهایت امر، عنان کار از دستشان در خواهد رفت و به نقطه ای خواهد رسید که کنترل آن غیرممکن است و این کنترل ها و تعصبات بی جا منجر به این می شود که فرزندان خانواده به مثابه یک فنر از دست خانواده در بروند. من معتقد هستم خانواده هایی با تفکر ایرانی اسلامی زندگی می کنند و خانواده هایی که در تربیت فرزند معتدل هستند در این امر موفق تر خواهند بود و فرزندانشان با عطش رابطه وارد جامعه نمی شوند.
به گزارش خبرنگارگروه فرهنگ و هنر برنا؛ نکته ای که ذهن بسیاری از خانواده ها را در سال ها ی اخیر درگیر کرده است استفاده و دسترسی کودکان و نوجوانان به رسانه هایی است که شاید استفاده از آن نه تنها مفید نباشد که ضرر هایی نیز در پی آن ملموس باشد در گزارشی موضوع کودکان و دسترسی به رسانه ها بررسی کرده ایم که بد نیست در تعطیلات نوروز نیز با توجه به حضور اعضای خانواده در کنار هم دوباره به نظرات کارشناسان حوزه ی کودک و نوجوان در این باب سرکی بکشیم.
مهدی نغمهگو، روانشناس کودک و نوجوان، در خصوص ریشهیابی علاقه گروه سنی نوجوان به دیدن آثار خط قرمزدار و گاهی جنسی گفت: یک جوان در حالت طبیعی به دلیل رشد و بلوغ جنسی نسبت به مسائل جنسی کنجکاوی دارد و این طبیعی است، مثل اینکه کسی در حق شما بی انصافی می کند و اگر شما خشمگین شوید این احساس طبیعی است. در هر دورهای مقتضیات و نیاز هایی وجود دارد و این احساس و نیاز امری ملموس و طبیعی است ولی چگونگی هدایت این نیاز مساله است. پدر و مادر باید فضا را به نحوی آماده کنند که محرکی که به طور طبیعی در ذهن و بدن نوجوان وجود دارد باعث دردسر او نشود چون به طور طبیعی اگر هیچ محرکی وجود نداشته باشد باز هم این احساسات و تحریکات بوجود می آید و جامعه باید به سمتی برود که به نوجوان آگاهی بدهد و یا از محرک ها کم کند و این حالت می تواند در فضای مجازی تشدید شود. یکی از دلایل حرکت نوجوان به این سمت و سو فضایی است که نوجوان در آن قرار می گیرد. باید مراقب گروه های دوستی فرزندان خود باشند و با دست خود فضایی فراهم نکنند که کودک از استعداد طبیعی خود باز بماند و وارد این مسائل شود.
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، متخصص روانشناسی و استاد دانشگاه، در خصوص ریشهیابی علاقه گروه سنی نوجوان به دیدن آثار خط قرمز دار و گاهی جنسی گفت:ما در طی فرآیند رشد، فقط یک رشد جسمانی نداریم، در کنار آن رشد شناختی که در نحوه حل مسئله تغییرات به وجود می آورد و کیفیتا متفاوت می شود،رشد اخلاقی داریم که در تشخیص خوب و بد تغییرات به وجود می آورد و نگاهش متفاوت می شود، رشد اجتماعی داریم که ارتباطات اجتماعی و تاثیرات آن در زندگی می گذرد را متحول می کند،رشد معنوی داریم که رابطه او با منبع وحی و خدا است و اینکه چگونه در زندگی اش انسانی معنویت گرا باشد.و این رشد معنوی و اخلاقی در اکثر اوقات رابطه بسیار نزدیکی دارند و در نهایت رشد جنسی داریم، در این رشد جنسی فردی که به عنوان کودک و خردسال محسوب می شد و هیچ توانایی جنسی و باور کردن و یا بارور شدن نداشته است کم کم این توانایی در او به وجود می آید و اتفاقا برای بقای نسل انسان کاملا ضروری است لذا کاملا درست و ضروری است که فرد نوجوان از نظر رشد جنسی در سن نوجوانی که به اصلاح می گوییم دوران بلوغ که عمدتا در ایران و در پسر ها از 13 تا 15 سالگی و در دختر ها 10 تا 12 سالگی آغاز می شود هورمون های جنسی آن ها فعالیتشان بیشتر می شود و خواه ناخواه در درونشان یک غلیان و تحولی به وجود می آید. به همین خاطر ما شاهد این هستیم که تمایلات و برانگیختکی هایشان شروع می شود.
این روانشناس در پایان گفت: مهم ترین اصل ارتباط صمیمانه بین اعضای خانواده، به ویژه والدین و فرزندان است.وقتی گوش شنوایی برای فرزند خود باشیم و ارتباط همدلانه و صمیمانه داشته باشیم هیچ وقت در این ارتباط اتفاق بدی نمی افتد و اگر اشتباهی رخ دهد فرزند ما آنقدر احساس امنیت دارد که به دور از ترس درباره آن صحبت می کند و آنقدر کلام ما به عنوان والد نفوذ دارد و محبوبیت داریم که میتوانیم به او کمک کنیم و راهکار درست را نشان دهیم و مطمئن باشیم که اگر حصاری از محبت دور خانه ها کشیده شود هیچکس از محبت فرار نخواهد کرد.
ابراهیم مقدم درخصوص نقش رسانه ملی در این زمینه اظهار داشت: در دنیای مجازی و فضای اینترنت کلیپ ها و فیلم هایی پخش می شود که باید خانواده در این زمینه کنترل روی فرزندانشان داشته باشند و هر از گاهی گروه هایی که در آن عضو هستند و یا سایت هایی که می بیند را چک کنند و در عین حال روشن گری هایی را برای فرزندان داشته باشند که استفاده از این سایت ها می تواند تاثیرات نا مناسبی را داشته باشد، البته باید غیر مستقیم گفت. در رسانه ملی هم که نقش عمده ای دارد می بینیم که هیچ گونه فیلم،نمایش و تئاتری که بخواهد جنبه سرگرم کننده و جنبه اطلاع رسانی درستی داشته باشد وجود ندارد، خیلی از مواقع شبکه های متفاوت چه در رادیو و چه در تلویزیون هیچ برنامه سرگرم کننده ای وجود ندارد و مجبورا باز به سمت گوشی همراه می رویم و این مسئله بسیار حائز اهمیت است به دلیل اینکه رسانه ملی باید نیاز های افراد در سنین متفاوت را بسنجد و برنامه هایش را گروه بندی کند و هر گروه سنی باید برنامه های خاص خود را داشته باشد که بتوانند در زمانی که بیشترین تعداد بازدید کننده وجود دارد آن برنامه ارائه شود و افراد بتوانند برنامه ریزی کنند در غیر این صورت می بینیم که اقبال با کسانی است که شبکه های مجازی را می گردانند و احتمال دارد کسانی که این کار را انجام می دهند خیلی اصطلاحا دوست ما نباشند و دنبال این نباشند که انسان ها در یک صراط مستقیم حرکت کنند.
فروغ اسرافیلیان ادامه داد: درحال حاضر فضایی به وجود آمده که وقتی پای شبکههای اجتماعی و رسانه مینشینیم، شاید صرفا مخاطب آن کلاس من دانشجو یا دانش آموز نباشم و ممکن است اعضای خانواده را هم درگیر کند و بهتر است این محتوا به نوعی آراسته شود که مناسب هر مخاطبی باشد و بتواند از آن بهره ببرد.
او افزود: یکی از موضوعاتی که به درستی در سوال شما به آن اشاره شد مواردی است که در فرهنگ ما به عنوان خط قرمز تلقی میشود و برخی از این موضوعات نه تنها در فرهنگ ما بلکه در فرهنگهای دیگر، با توجه به ویژگیهای رشدی که کودک در آن قرار دارد، در دوره های زمانی خاصی که قرار می گیرد دسترسی به بعضی اطلاعات برای کودک میتواند کمک کننده باشد و اگر زودتر یا دیرتر اتفاق بیفتد می تواند پیامدهای منفی جدی پیش رو داشته باشد. شاید اصلی ترین عاملی که باعث اقبال کودکان به موضوعاتی که خط قرمز هستند شود بحث کنجکاوی است، کنجکاوی هایی که بدون پاسخ باقی می مانند و اصولا ریشه در ناآگاهی والدین دارد که ممکن است امکانات و شرایط مختلفی را برای کودکانمان فراهم کنیم اما به نیاز های روانی و فکری آن ها کمتر می پردازیم و مطالعه می کنیم و بعد با کودکی مواجه می شویم که به بهانه استفاده از موبایل به منابع و اطلاعاتی دسترسی پیدا کرده است که متناسب با سن او نیست و والدین زمانی که متوجه این موضوع می شوند ممکن است واکنش هایی نشان دهند که شرایط را بدتر می کند پس کنجکاوی به عنوان ریشه اصلی نزدیک شدن به موضوعاتی که بیشتر متناسب با دوره ی سنی کودکی نیست یکی از مسائل اصلی می تواند باشد که فرزندان و کودکان ما را نسبت به این موضوعات حساس می کند و این کنجکاوی وقتی در کنار نا آگاهی والدین در برخورد با این موضوعات قرار می گیرد، می تواند مسائل و مشکلات بعدی را رقم بزند.
ابراهیم مقدم ادامه داد: در گذشته های نه چندان دور شاهد این بودیم که کسانی که در روستا ها زندگی می کردند زودتر به سن بلوغ جنسی می رسیدند چون شاهد روابط جنسی احشام و دام ها بودند و در زندگی شهر نشینی کمتر این موارد دیده می شد در حال حاضر این مسئله برعکس شده به دلیل دیدن فیلم ها و تصاویری که بیشتر ریشه ی جنسی دارند و در زندگی شهرنشینی می دیدیم که بلوغ زودتر اتفاق می افتاد و درحال حاضر شاهد این هستیم که چه در شهرستان ها و چه در شهر ها به یک اندازه شده است چون استفاده از برنامه های متفاوت و فضای مجازی به یک اندازه در دسترس همه هست بنابراین در گام اول این مسئله را به عنوان یک موضوع کاملا طبیعی می بینیم که ریشه در بقای نسل انسان دارد و اگر نباشد بحث هایی مثل رفتن به سمت ازدواج و رفتن به سمت جنس مخالف و از این دست مسائل به طور طبیعی اتفاق نمی افتد اما زمانی این مسئله مشکل به وجود می آورد که شاهد این باشیم که فرد در سن نامناسب در برنامه های نامناسب اسیر بشود و آن وقت معضلات خاص خود را به همراه دارد.
محمدرضا محبوب فر درخصوص نقش رسانه ملی در این مسئله اظهار داشت: آنچه که مشاهده می کنم، در فیلم ها و نمایشنامه ها و برنامه سازی های رسانه ملی بیشتر به این نگاه جنسی دامن می زنند و من زمانی که فیلم های خانوادگی یا اجتماعی را در شبکه های ماهواره ای خارج از کشور مشاهده می کنم، نگاه های جنسیتی در این برنامه ها کمتر از فیلم ها و برنامه های ساخت ایران است، چه در رسانه ملی چه در نمایش خانگی فیلم هایی ساخته می شود که پر از کلیشه های جنسیتی است یا برنامه هایی ساخته می شود که آنقدر افراط کرده اند تا همین مسئله افراد را به کنجکاوی می کشاند.
اسرافیلیان ادامه داد: بهترین راهکار این است که با توجه به زمینه های غنی فرهنگی و مذهبی که در کشور وجود دارد تلاش کنیم برای ترویج ارزش های نابی که در این فرهنگ است، منتها از ابزاری استفاده کنیم که این طعام فرهنگی را با سلیقه متناسب با نیاز مخاطب به او هدیه کنیم. منظورم از اینکه هم محتوا جذاب باشد و هم ابزاری که استفاد می کنیم، یکی از راهکار ها این است که مثلا از خود مخاطبین برای تولید محتوا کمک بگیریم. فرض کنید من به عنوان یک کودک یا مادر در مقابل محتوای رسانه ای قرار می گیرم که فردی هم جنس و هم درد خود من، و کسی که می تواند این حس را به من بدهد که من را به خوبی درک کرده و جنس مشکلاتم را شناخته و صحبت می کند یا راهکاری ارائه می دهد خیلی اثر گذاری بیشتری خواهد داشت تا برنامه های دهه های گذشته که البته اقتضای آن زمان بود که ما یک منبع یا یک مرجع نیاز داشته باشیم؛ مثلا به عنوان مجری تلویزیون که حتی اگر از پشت قاب تلویزیون به ما میگفت که کمی عقب تر بروید تا چشمانتان ضعیف نشود، ما دقیقا همین کار را می کردیم ولی اکنون نیاز های فرزندان ما در این عصر متفاوت شده است.هر چقدر کنترل و برنامه ریزی ما هوشمند باشد و محتوایی که دوست داریم محتوای فاخر و ارزشمند باشد و انتظار داریم تا کودکانمان در آن فضا رشد کنند می توانیم از خودشان کمک بگیریم و برای تولید محتوا و برنامه ها از زبان خودشان کمک بگیریم و محتوایی که مدنظر است را به نوعی به آنها هدیه دهیم.
آیا این خبر مفید بود؟
وی افزود: چون بحث مدیریت فضای مجازی و دسترسی به شبکه های اجتماعی است، حتما به عنوان پدر و مادر لازم است تا ما کنترل غیرمستقیم نسبت به دسترسی به اینترنت در رابطه با فرزندانمان داشته باشیم. ممکن است به هر دلیل خیلی در جریان برنامه های فرزند خود قرار نگیرید بنا براین توصیه می کنم که حتما در ریز جزئیات برنامه های درسی که ممکن است فرزند شما از اینترنت استفاده کند، قرار بگیرید و متناسب با همان نیاز به او اینترنت اختصاص دهید. میتوانید قانونی بگذارید یعنی در عین نگاه دوستانه و همراه با مهر و محبت قوانین را هم وضع کنیم که مثلا ساعتی که برای شام خوردن است هیچکس از موبایل یا تبلت خود نباید استفاده کند و ساعتی باشد که آسیبی به برنامه های فرد وارد نشود و این قرار را همیشه و هرروز همه اعضای خانواده سعی کنند داشته باشند. مثلا کشو یا کمدی داشته باشیم تا تمام تلفن ها و لپتاپ ها را در آن قرار دهیم و چند ساعتی را به گفتگو درباره مسائل روز بپردازند اما قوانین منصفانه باشد و متناسب با شرایط انعطاف پذیر باشند و اگر رعایت نشد حتما محرومیت و محدودیت هایی را قرار دهیم، این شیوه تنبیهی است که اگر فرد در آن چارچوبی که وضع شده وظایف خود را انجام نداد، مثلا از رفتن به پارک محروم میشود یا از دیدن کارتون مورد علاقه خود منع میشود(متناسب با رده سنی فرزند) تنبیه ها میتواند متفاوت باشد و قطعا منظور ما تنبیه فیزیکی نیست. نکته بعدی این است که به عنوان والدین باید دانش و مهارت خود را در استفاده از موبایل و تبلت و کامپیوتر تقویت کنیم چون گاهی اوقات سرعت فراگیری بچه ها از پدر و مادر ها جلوتر است و همین باعث میشود تا آنها کنترل لازم را نداشته باشند و یادمان باشد که ابزار هایی مانند گوشی، تبلت و کامپیوتری را در اختیار فرزندان قرار دهیم که متناسب با سن آن ها باشد و حتما لازم نیست تا به روز ترین ابزار در اختیار آن ها قرار بگیرد و فکر کنیم این نوعی احترام به فرزند است و فرزند ما چیزی نباید کم داشته باشد، به هیچ عنوان فضای مقایسه ای و رقابتی ایجاد نکنیم حتی اگر بچه ها خودشان ما را به سمتی سوق دادند که دوستم فلان وسیله را دارد ما به هیچ عنوان نباید وارد چنین فضایی شویم.در کشور های پیشرفته هم رده های سنی مختلف گوشی های تلفن متفاوتی دارند و این نشانی از قدر شناسی و لطف والدین در حق فرزندان است. ممکن ابزاری در اختیار فرزندان قرار دهیم که مناسب آنها نباشد مثل این که چاقویی را به دست کودک سه ساله دهیم که استفاده از آن به او آسیب میزند.
این کارشناس آسیب های اجتماعی درباره چگونگی هدایت مسیر ذهنی کودک و نوجوان به سمت درست گفت: این مسئله باید با عملکرد دولت و حکومت، رویکردش در جامعه تغییر کند. از نظر من هر چقدر دولت و حکومت بیشتر سخت گیری می کند نتیجه عکس خواهد داشت بهطور مثال ورود بانوان به ورزشگاهها یا محدویت های اجتماعی برای بانوان در برنامههای سرگرم کننده در خیلی از فستیوالها و جشنوارهها و… . هر چقدر بیشتر دامن زده شود به این تفکیک جنسیتی و فرق گذاشتن بین حقوق زن و مرد و یا کلیشههای جنسیتی، نمی توانیم توقع اصلاح رویکرد خانواده ها و جامعه را داشته باشیم. علاوه بر تغییر نگرش، دولت باید تغییر رفتار داشته باشد و همچنین لازم است آموزشها و توانمندیهای خانوادهها چه والدین چه کودکان و نوجوانان و جوانان افزایش پیدا کند که از طریق برنامه های رسانه ملی و سایر رسانه ها ممکن است.