لباس زیبای گیلکی در جشنواره لباسهای محلی نیویورک در سال ۱۳۹۶ خورشیدی، بهعنوان شادترین لباس جهان شناخته شد
«پیراهن» زنان ابیانه که قد آن تا بالای زانو میرسد، راسته و گشاد است و با یقه گرد و بدون مچ، آن را طراحی کردهاند. این پیراهن از سمت چپ و راست (حدود ۱۰ سانتیمتر پایینتر از دور کمر) برشهایی دارد که دورتادور آن را با پارچهای متفاوت، پیشسینه میدوزند. روی پیشسینه و در دو سوی برش را با انواع نوارها یا یراقها تزیین میکنند. پارچههایی رنگارنگ را بهصورت مثلثهای دو لایه در کنار نوارها و در طول برش، کنار هم میدوزند و پای دامن پیراهن را نیز با انواع سوزندوزی مزین میکنند. جنس این لباس در گذشته از تافته و رنگ آن عنابی و آبی بود؛ اما امروزه از جنسها و رنگهای مختلفی تولید میشود.
«چادرشب» یا به زبان محلی «کجی»، پارچهای ابریشمی مربعی به ابعاد ۲×۲ متر و با طرح شطرنجی است که توسط زنان ابیانه بافته میشود. این چادر را بهصورت سهگوش دور کمر میبندند یا روی سر میاندازند. رنگ چادرشب نیز با سن زنان تناسب دارد و معمولا دختران جوان از رنگ زرد و زنان مسن از رنگ قرمز آن استفاده میکنند.
لباس مردان ابیانه
پارچههایی که برای تهیه این لباسها استفاده میشود، معمولا در زنان از جنس ابریشم، ترمه یا مخمل است و لباسهای مردانه نیز اغلب از پارچههای پشمی دوخته میشود. این پارچهها بر اساس بودجه و توان مالی افراد قابلتغییر است و آن را میتوانند با حریر، تافته، دریاکنار، ململ، کودری، فاستونی، آیناگولی، اوتماسینار، متقال، شالموز و چیت نیز جایگزین کنند.
لباس زنان آذری
«تُنبون» به دامن پرچینی گفته میشود که زنان سیستانی بهجای شلوار در زیر پیراهن تاجیک استفاده میکردند و عرض آن به ۱۰ متر میرسید. این دامن نیز بهوسیله نخ سیاهدوزی میشد و برخی از بانوان، تا سه دامن پرچین را نیز روی هم می پوشیدند.
«لفکه سورانی» پارچهای سفید رنگ و بسیار بلند با زبانهای مثلثی شکل است که در انتهای آستین دوخته میشود و آن را به دور دست (از قسمت آرنج تا مچ) میپیچند. مردان کرد در مراسم عروسی و جشن و سرور، سورانی را آویزان نگه میدارند و در زمان رقص، مانند دستمالی بلند تکان میدهند.
«چارقد» پارچهای مربعی شکل از جنس نخ یا ابریشم است که بهصورت مورب آن را تا میزنند و روی سر میاندازند. معمولا پارچههایی با رنگ روشن را برای چارقد انتخاب میکنند و گلهای بزرگی نیز نقش و نگار زیبای آن را تشکیل میدهد. در واقع، چارقد همان روسری است که بعضی از زنان آذری، صورت خود را نیز در قسمت چانه با آن میپوشانند. زنان ایل شاهسون آذربایجان نیز معمولا از چارقدهای گلدار برای پوشش خود استفاده میکنند.
منبع عکس: ستاره؛ نام عکاس: ناشناس
«سربند» پارچهای مشکی کلاغی را گویند که برای استوار ماندن روسری استفاده میشود. این پارچه را از قسمت جلوی سر بر پیشانی بسته و بهصورت حلقهای به پشت سر گره میزنند.
لباس زنان ترکمن با توجه به سن افراد و کاربرد لباس متفاوت طراحی میشود. در واقع، بانوان ترکمن برای هر مناسبتی اعم از اعیاد و جشنها، خروج از منزل و خرید از بازار، انجام کارهای کشاورزی و پختن نان، لباسهای متفاوتی دارند.
«شال» پارچهای بلند و سفید از جنس چلوار و به طول ۶ تا ۹ متر و عرض ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر است. شال را روی پیراهن یا ستره و چند دور به کمر میپیچند تا شکل ظاهری بهتری به پوشش بدهند. از این پارچه در مواقع اضطراری بهعنوان طناب یا برای بستن عضو آسیبدیده، در زمانی که جایی از بدن زخم شود نیز استفاده میکنند.
«چادر» بندری را از زیباترین چادرهای سنتی در کشور میدانند که طرح، رنگ و نوع پارچه آن بسیار چشمنواز است. این چادر اغلب در رنگهای قهوهای، خردلی و خاکستری مایل به آبی وجود دارد و معمولا از کشورهای عربی یا هند و پاکستان وارد ایران میشود. چادر بندری را به دو صورت خاص (لا نیم لا و کول زدن) بر سر میکنند. در روش اول، گوشه چادر را با دست روی شانه میاندازند و سمت دیگر را آزاد میگذارند. در روش دوم، چادر را دور سر پیچیده و گوشه آن را در ناحیه گوش رها میکنند.
لباسهای محلی استان فارس از جمله زیباترین لباسهای سنتی ایرانی و از جاذبههای فرهنگی این استان به شمار میآید. عشایر ایل قشقایی که در دشتهای استان فارس سکونت دارند؛ قومی ترکزبان هستند که در زمان سلجوقیان، تیموریان و صفویه در مناطق مختلف ایران سکونت پیدا کردند.
منبع عکس: gardeshgariiran ؛ نام عکاس: ناشناس
«الجاقبا» نیز که از پارچه مخمل یا چادرشب بافته میشود، پوشش زنان در کوهستانهای شرقی و قاسم آباد را تشکیل میدهد. برخی روستاییان پارچه چادر نمازی دور کمر خود میبندند؛ اما در بخش شرق گیلان از چادرشب یا به گویش محلی «چارشو» با رنگ زمینه قرمز، برای این کار استفاده میکنند.
لباس مردان گیلان
«کلهبال» جلیقهای از جنس نمد به حساب میآید که روی لباس میپوشند و از بدن در برابر سرما حفاظت میکند. این بخش از لباس مردانه کردی بیشتر توسط چوپانها مورد استفاده قرار میگیرد و آن را روی شانه میاندازند.
منبع عکس: ستاره؛ نام عکاس: ناشناس
نخ ابریشمی را با رنگهای طبیعی چون دانه یا پوست انار، بویا، نیل و دیگر گیاهان صحرایی رنگزا رنگ کرده و لباس محلی خود را با آن میدوزند. علاوه بر ترکمنهای استان گلستان، عدهای از این قوم نیز در خراسان شمالی سکونت دارند که شکل و طرحی مشابه از لباسها در هر دو گروه به چشم میخورد.
لباس زنان ترکمن
«لچک» یا دستمال سر را معمولا تا کرده و در جلوی سر گره میزنند. دو طروف لچک میان دستمال میرود و موها بهشکل چتر از زیر آن نمایان میشود. «چارقد» یا سرپوش نیز پارچه سپید یا رنگی چهارگوشی است که روی لچک آن را بر سر میکنند. «کلاه» بخش دیگر این پوشش را تشکیل میدهد که بهشکل عرقچین و مزین به نقوش زیبا آن را طراحی کردهاند.
«لچک» و «دستمال» روسری و سربند زنان گیلک به حساب میآید. آنان از دو سربند در پوشش خود استفاده میکنند؛ لچک را در زیر و دستمال را روی آن میبندند.
«کلاو» یا کلاه از دیگر اجزای اصلی لباس زنانه کردی به حساب میآید که در واقع، سرپوشی متشکل از کلاه و سربند (سروین) است و در دو مدل «کلاوفس» و «کلاوزر» وجود دارد. این کلاه بهشکل استوانهای کوتاه و پولکدوزی شده به نظر میآید. روسری یا دستار بلندی تحت عنوان «کلکه» را نیز جایگزین کلاه میکنند که این دستار، دور سر پیچیده میشود و دنباله آن روی شانه میافتد.
لباس مردان کرد
«جومه» پیراهن و دامنی یک سره از شانه تا زیر زانو است که معمولا آن را از جنس کتان یا چیت میدوزند.
منبع عکس: mag.tamuk ؛ نام عکاس: ناشناس
لباس محلی بلوچستان از فاخرترین لباسهای سنتی ایرانی است که به اعتقاد برخی، گرانترین لباس محلی کشور لقب گرفته است
لباس بانوان ابیانه به لباس زنان عهد صفوی شباهت بسیاری دارد. این لباس شامل پیراهنهای رنگارنگ با دامنهایی که قد آن تا زانو میرسد، دامنشلواری پرچینی به نام شلیته و چارقدهایی با زمینه سفید و طرحهای متنوع گلدار میشود. قدمت لباس سنتی ابیانه را به هزاران سال پیش نسبت میدهند و مشخصه اصلی آن (چون اغلب لباسهای سنتی ایرانی)، استفاده از رنگهای شاد و چشمنواز است. لباس خانمهای مسن سادهتر و لباس زنان جوان با تزیینات بیشتری به چشم میخورد؛ اما این زنان، حتی در مراسم سوگواری نیز با لباس سیاه حاضر نمیشوند.
مردان عادی ایل قشقایی در قرن نوزدهم با شلوارهای دمپا گشاد (تنبان)، پیراهنهای بییقه (قیناق)، عبایی بلند (آرخالق) که با شال محکمش میکردند و قبای نمدی گرم (کپنک) و کلاه نمدی سیاه گرد (برک) ظاهر میشدند. تفنگ، چاقو، خنجر، شمشیر و چماق نیز بخش مهمی از آراستگی آنان را شامل میشد. امروزه این لباس محلی را کلاه، پیراهن، آرخالق، شال کمر، چقه و کپنک تشکیل میدهد.
«مندل» سربندی از جنس کتان را گویند که اغلب برای کارهای روزانه و زمان کشاورزی کاربرد دارد و بهصورت سه گوش روی چارقد بسته میشود. «سراقوچ» نیز نوعی کلاه زنانه نخی با لبه چینکش است که برای پوشاندن موهای بافته شده از آن استفاده میکنند.
لباسهایی که با توجه به نوع آبوهوا در مناطق مختلف از جنسها و رنگهای گوناگون تهیه میشوند و خود بهتنهایی میتوانند معرف گوشهای از هویت هر فرد، سن و سال، تجرد یا تاهل، موقعیت اجتماعی و مواردی از این دست باشند.
منبع عکس: ستاره ؛ نام عکاس: ناشناس
«جلیقه»، «جلقته» یا «جلقده» را مردان گیلک در تمام فصول سال بر تن میکنند؛ با این تفاوت که جلیقه برای فصول پاییز و زمستان را از جنس شال و جلیقه فصلهای بهار و تابستان را از پارچههای نازکتر در نظر میگیرند.
«کتوک» یکی از پاپوشهای مردان در بلوچستان را گویند که کف آن از چوب است و بندهایی از جنس پشم دارد. «کلاه پاک»، «کلاه برهای» و «کلاه نخی» نیز انواع کلاههایی است که در شکلها و جنسهای مختلف تولید و توسط مردان بلوچ استفاده میشود.
لباس ساکنان سواحل خلیج فارس
«کلاه نمدی»، «کلاه گوشی»، «پوستین کلاه» و «شبکلاه» از جمله کلاههای متنوع مردان و «جرب»، «کوش»، «شیخی کوش» و «چاروق» نیز از انواع پاپوشهای مردانه در مازندران و نواحی شمال ایران به شمار میآید.
لباس ترکمن
«چارقد» یا روسری، پارچهای بسیار ظریف و نازک با طرحهایی خاص را گویند که زنان عشایر، تمام سر خود (بهجز صورت) را با کمک آن میپوشانند. برخی از زنان، این روسری زیبا را با مهره و ملیلهدوزی تزیین کرده و حاشیههای آن را نیز مهرهدوزی میکنند.
«گراس» پیراهن سادهای مزین به نوارهای خاص، جلیقهای مزین به سکههای قدیمی، «شیلوار» یا دامن کوتاه مخملی و پرچین و کفشی به نام «چارق» با همراهی روسری بزرگ پشمی، کلیت لباس یک زن کرد خراسانی را تشکیل میدهد؛ اما امروزه، لباس بانوان کرد خراسان را در یک پیراهن خلاصه کردهاند که دامن آن شباهت زیادی به شیلوار دارد.
آیا این خبر مفید بود؟
این پوشش در زمان پهلوی به کتوشلوار و پیراهنهای امروزی تغییر کرد و بهجای عرقچین و یون بورک که از پشم گوسفند تهیه میشد، کلاه لبهدار را جایگزین کردند. با این حال، همچنان در جشنها یا آیینهای خاص، زنان و مردان آذری با همان پوشش زیبای سنتی خود ظاهر میشوند تا حفاظت از میراث اجدادی خود را به نسلهای بعد نیز انتقال دهند.
لباس کردی
«کراس» پیراهنی بلند و گشاد و یقهگرد را گویند که آستینهای بلند و دوختی ساده دارد و روی آن، چندین تکه لباس دیگر میپوشند. این لباس کاملا آزاد است و در قسمت پایین تنه نیز بهطور کامل گشاد میشود. برای دوخت کراس، اغلب به سراغ پارچههای نفیس و گرانبها میروند.
«چارقد» روسری سه گوش از جنس وال، ململ، چیت یا ابریشم است که به رنگ روشن و گلدار دیده میشود. چارقدی نیز با رنگهای روشن و تزیینات نقرهای به نام «سرچنگک» وجود دارد که در مراسم و جشنها به کار میرود.
شادی و سرزندگی را از ویژگیهای بارز این قوم اصیل ایرانی میدانند که این ویژگی در نوع پوشش آنها نیز وارد شده است. ترکیب طرحهای منحصربهفرد و رنگهای شاد، زیبایی خاصی به لباس قشقایی میبخشد. لباسی که از قدیمیترین لباسهای سنتی ایران به حساب میآید و قدمت آن را به زمان هخامنشیان نسبت میدهند.
لباس زنان قشقایی
«شال» یا «لانگی» پارچهای بهشکل مستطیل است که مردان بر دوش میاندازند و بهجای حوله یا جانماز نیز از آن استفاده میکنند.
معمولا لباسها را با انواع دوختهای تزیینی، سنگ و مهره و سکه و سوزندوزیهای ابریشمی زینت میدادند تا چشمنواز جلوه کند. علاوه بر زیبایی، کاربردی بودن این لباسها نیز همواره مدنظر قرار میگرفت و حتی زنان عشایر با وجود لباسهای بلند و گشاد و چندلایه، بهسادگی میتوانستند کارهای روزمره خود را انجام دهند.
چون اکثر نقاط ایران، زنان مسن بلوچ از رنگهای تیره و زنان جوان از پارچههای رنگارنگ و شاد در پوشش خود استفاده میکنند. وجود جیب در لباس، از عجیبترین و قابل تاملترین نکته در پوشش بانوان بلوچ است. جیب را بهعنوان نمادی برای شجاعت و دلاوری این زنان معرفی میکنند. پاجامک، تکو (چارقد) و سریگ (روسری) بخشی از اجزای لباس بلوچی زنانه را تشکیل میدهد.
«جلیقه» نیز در گیلان نامهای مختلفی دارد؛ در ناحیه غرب گیلان «جلخته» یا «نیفتنه»، در شرق گیلان «جرقده» یا «جرزقه» و در جلگههای گیلان «جلقته»، «جلتقه»، «جلخته» و «جلخده» به آن میگویند. این پوشش را جلو باز، یقه هفت با سه دکمه و سه جیب در طرفین طراحی و به پولک دوزی مزین کردهاند و با یک سگک در پشت، قابلیت تنگ و گشاد کردن به آن دادهاند.
لباس زنان کردی را شاید بتوان جشنوارهای از رنگهای مختلف دانست که شکوه کوهستان و زیبایی دشت را همزمان به نمایش میگذارد. این پوشش در دو نوع روزمره و مجلسی طراحی و با پارچههایی از جنس حریر، تور، مخمل و ساتن دوخته میشود. لباس را با تزئیناتی چون ملیلهدوزی، منجوقدوزی، پولکدوزی، سرمهدوزی و سنگدوزی آراسته میکنند و طراحی پارچههای آن نیز بسیار چشمنواز است.
«شلیته» دامن کوتاه و پر چینی است که به کوتاه تومان (تنبان) یا «گرد تومان» نیز شهرت دارد. دامن بلند چیندار که در مرکز و شرق گیلان استفاده میشود را «دراز تومان» گویند و در زبان تالشی و غرب گیلان نام «شلار» بر آن گذاشتهاند. دختران دم بخت معمولا شلیتههای سفید میپوشند و زنان از شلیتههای گلدار در پوشش خود به کار میبرند.
«قمیس» تنپوش دیگری به حساب میآید که به لباس افغانستانی نیز آن را میشناسند و در واقع، پیراهن بلندی تا زیر زانو با دو برش در پهلو است. شلواری از جنس کرباس با پاچههای گشاد میپوشند و جلیقهای مشکی، پوشش آنان را تکمیل میکند. این لباس، شباهت بسیاری به لباس مردان خراسان رضوی دارد و تنها تفاوتهای جزئی در آن دیده میشود.
«پیراهن» یا بالاپوش زنان گیلان در گویشهای مختلف این استان، اسامی متفاوتی دارد؛ برای مثال، در گویش تالشی به آن «شسی» و در شرق و جلگه تالش، تحت عنوان «پیرهن» یا «جمه» از آن یاد میکنند. دو سوی این پیراهن چاک دارد و جلوی پیراهن را نیز با یراق دوزی و چرخ دوزی با نخهای رنگی تزیین کردهاند.
لباس زنان گیلک چون رنگینکمانی از رنگهای مختلف میدرخشد. این لباس از قسمتهای مختلفی چون لچک، روسری، سربند، پیراهن، جلیقه، کت، دامن، شلوار و چادرشب تشکیل شده است. دامنهای رنگارنگ تزیین شده با نوارهای رنگی شاد، پیراهنی از جنس ساتن در رنگهای مختلف و جلیقهای جلو باز به رنگ مشکی و مزین به سکه و نوار، کلیت ظاهر این بانوان را به نمایش میگذارد.
«تمان» یا «پشمبال» شلواری به رنگ سیاه یا آبی و از جنس کرباس است که در زمستان با چوقا جایگزین میشود. الگوی این شلوار را ساده و قد آن را بلند در نظر میگیرند و قسمت کمر را بهجای کش، با بند کمر میبندند.
منبع عکس: ایسنا ؛ نام عکاس: ناشناس
«لباده» تنپوشی بلند از جنس کرباس یا فاستونی است که شالی به نام «کمر شال» و از جنس پشم یا ابریشم را روی کمر آن میبندند. « شولا»، «کردک»، «بوشلوق» و «پستک» نیز دیگر تنپوشهای مردان مازنی را گویند که معمولا توسط چوپانها مورد استفاده قرار میگیرد.
منبع عکس:ستاره ؛ نام عکاس: ناشناس
«چوغا» یا «چوقا» دیگر بالاپوش مردانه لری است که از جنس پشم گوسفند است و توسط زنان بختیاری بافته میشود. این لباس را بیشتر در منطقه بختیاری لرستان و چهارمحال و بختیاری استفاده میکنند. چوغا را از معروفترین بالاپوشهای مردان لر میدانند که ترکیبی از دو رنگ سیاه و سفید دارد.
همزیستی مردم لر زبان با طبیعت (چون سایر اقوام ایرانی) و ویژگیهای جغرافیایی اقلیم آنها، نقش مهم و تعیینکنندهای در طراحی لباسهای سنتی این قوم دارد. این لباسها به دو دسته کلی لباس محلی لری فیلی و لباس محلی بختیاری تقسیم میشوند. لری فیلی لباس مخصوص مناطق لرستان و همدان و ایلام را گویند و لباس محلی بختیاری نیز چنانچه از نامش بر میآید، به عشایر بختیاری اختصاص دارد که غرب اصفهان، شرق لرستان و شرق، شمال شرق و جنوب شرق خوزستان، قلمرو آنها را تشکیل میدهد. لباس لری استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ خورشیدی به ثبت ملی رسید.
لباس زنان لر
«نیم تنه» یا «جلیقه» شبیه جلیقههای مردانه با یقه هفت یا گرد است. جلیقه چند دکمه میخورد و در قسمت جلوی آن، پارچه یشمی و برای قسمت پشت، آستری به کار میبرند. جلیقه دیگری از جنس مخمل سرخ یا زرد و آراسته به سکه و پولهای قدیمی را نیز «سیمپوش» گویند.
«چارقد» همان روسری بزرگی است که زنان ترکمن سر و موی خود را با آن میپوشانند. جنس این روسری در گذشته از ابریشم خالص بود؛ اما پارچه ابریشمی را امروزه با چیت گلدار با ریشه بلند و مجلل جایگزین کردهاند. یالیق، قینگاچ و چاشو انواع مختلف روسری و سربند بانوان ترکمن به شمار میرود. زنان متاهل نیز بهجای «بوروک» یا کلاه دخترانه، معمولا از پیشانی بند در پوشش خود استفاده میکنند که در طوایف گوناگون ترکمن، نامهای متفاوتی دارد.
«پیراهن» زنان بندر بنا بر هر شهر و روستایی میتواند متفاوت باشد و به دو شکل بلند تا مچ پا و کوتاه و زیر یا روی زانو تولید شود. این پیراهنها بیشتر بهشکل کَندوره، گون، اشکم، نشته، آستین فراح، کلوش، عجمی، چینی، گشاد، عربی و ساده شلالی به چشم میخورد.
«دشداشه» لباسی سفید و بلند (تا نوک انگشتان پا) را گویند که در دو نوع یقهدار (عراقی) و بدون یقه (خلیجی یا اماراتی) وجود دارد. «بشت» یا «خاچیه» لباسی نازک از جنس پشم سبک است که گاهی سرشانههایش به گلدوزی مزین شده و روی دشداشه آن را میپوشند.
«شال کمر» همان پارچه نخی بلند و عریضی است که دور کمر و روی نیم تنه و شلوار میبندند. این شال بین ۳۰ تا ۶۰ سانتیمتر عرض دارد و طول آن گاه به ۲۰ متر میرسد. در واقع، بلندی شال به تناسب مقام و جایگاه مردان متغیر خواهد بود و شخصیتهای مهم و بزرگان قبایل کرد، از شالهای بلندتری استفاده میکنند. شال میتواند نامهای مختلفی چون «پشت وین» و «پشت ینه» داشته باشد و هدف از بستن آن را گرم نگه داشتن بدن عنوان میکنند.
«چوخه» یا «چوخا» کت پشمی و کوتاهی را گویند که از پشم بز بافته میشود. این کت کوتاه در روزهای سرد کاربرد دارد و برای شب هنگام، آن را با کت بلندی به نام «شولا» جایگزین میکنند. زیر کت نیز معمولا پیراهن نخی رنگ روشن میپوشند.
«شلار» شلوار ساده پشمی و سیاه رنگی است که دمپای تنگ دارد. این دمپای تنگ برای مردان مسن بهصورت لولهای و برای جوانان بهشکل دکمهای طراحی میشود. شلوار چروداری، قدک، تنگ تومان و دیج از انواع شلوارهای محلی مردان گیلک به شمار میآید.
«تورکی تومبان» دامنی بلند با چینهای فراوان و از جنس پارچه سبک است. معمولا برای زیبایی بیشتر یک یا دو تنبان را روی هم میپوشند و از پارچه بیشتری نیز در تولید آن استفاده میکنند. چینهای فراوان تنبان تورکی را دلیلی بر تاکید بر پوشش بیشتر میدانند؛ بدین صورت که در هنگام وزش باد و جمع شدن یک طرف دامن، چینهای بعدی بهجای آن بنشیند و پوشیدگی لباس از بین نرود. تنبان تورکی در میان عشایر لر زبان به «قرقره تومبان» یا «تمبون قری» شهرت دارد.
بسیاری از اقوام مختلف کشور در استان مازندران زندگی میکنند و هریک از آنها، پوشش مخصوص به خود را دارند. شادابی و تنوع رنگی برگرفته از طبیعت، در مازندران نیز چون سایر استانهای کشور به ویژگی اصلی پوشش بهخصوص برای زنان تبدیل شده است. سرپوش، تنپوش و پاپوش، کلیات پوشش مردمان این خطه از شمال کشور را تشکیل میدهد که هرکدام با جزئیات خاصی تولید میشود.
لباس زنان مازندران
«آرکالیک» یا آرخالیخ، لباس آستین بلند و گشادی است که آن را از جنس مخمل میدوزند و معمولا رنگ زرشکی سیر و طرحی از گلهای مختلف دارد. آستینهای این لباس، تا قسمت آرنج تنگ و در قسمت انتهایی با کمک پلیسه گشاد میشود.
اجزای لباس محلی مردان گیلان را پیراهن، جلیقه، شلوار، شال کمر و کلاه نمدی تشکیل میدهد.
از انواع پاپوشهای زنان مازنی نیز تحت عناوینی چون «کوش»، «گالش»، «چاروق» و «پاتوئه» نام میبرند.
لباس مردان مازندران
منبع عکس: iribnews ؛ نام عکاس: ناشناس
«شلوار» زنان را در تمام نواحی بندر با شکل و آرایشی یکسان میدوزند؛ اما دمپای این شلوارها بر اساس سلیقه محلی میتواند با یکدیگر متفاوت باشد. در واقع، دمپای این شلوار از لحاظ دوخت، تزیینات و پارچه تنوع زیادی دارد. ساق شلوار بندری تا زانو تنگ و در ناحیه کمر و پایین گشاد است و قسمت مچ پا بهسمت داخل را با کمک زیپ یا دکمه میبندند. جنس شلوار اغلب از پارچههای کلفت و رنگهای روشن انتخاب میشود و بر اساس نوع دوختهای تزیینی آن را به انواع مختلفی چون بادله تمام، نیم بادله، ودویی دستی، ودویی چرخی، پولکی، حاشیهای، سرپاچهای، گلابتونی، خوس لنگهای، ودویی اطلسی و نخی دستهبندی میکنند.
«یاغلوق»، پیشانیبند یا دستمال سر، پارچهای گرانقیمت از جنس ابریشم یا حریر است که زنان عشایر فارس بر پیشانی میبندند. این دستمال را روی چارقد بسته و در پشت سر گره میزنند تا از سرما و وزش باد در امان باشند. قسمت جلوی یاغلوق را در بالای پیشانی و بهوسیله سنجاق یا گل طلا به چارقد متصل میکنند.
لباس مردان قشقایی
«تنبان تنگه» یا «پشمبال» نوعی شلوار با الگوی ساده و رنگ سیاه و معمولا از جنس کرباس است. کمر این شلوار را (بهجای کش) با نوار کتانی بلند میبندند و زیر شلیته آن را میپوشند.
زنان خراسان جنوبی در گذشته از سرپوشهای چون «دسمال» یا دستمال سر، «چَرقت» یا چارقد، «اِرَقچی» یا عرقچین، «قَدیفه» و «گیش» یا سراندازهایی بهشکل مستطیل استفاده میکردند. پیراهن، پاچین، کت، جلیقه، شال کمر، دامن، یل و شلیته نیز تنپوشهای آنان را تشکیل میداد.
لباس مردان خراسان
شرایط اقلیمی از یک سو و نیاز از سوی دیگر، طراحی پوشش بانوان لرستان را رقم زد. تغییر رنگ پارچههای لباس زنان لر نشان از شان اجتماعی، سن و موارد مشابه دیگر دارد. ازاینرو، زنان مسنتر از پارچههایی به رنگ تیره با طرحهای ساده و سربندی سیاه و سفید استفاده میکنند و زنان جوان، لباسهای شاد و رنگارنگ به تن دارند. سرپوش، تنپوش، بالاپوش و پاپوش، اجزای اصلی این لباس محلی را تشکیل میدهند.
«نیمساق» نوعی شلوار تنگ به حساب میآید که معمولا دختران و زنان جوان در زیر پیراهن به تن میکنند. جنس این شلوار از ابریشم یا مخمل و به رنگهای سبز، سفید یا سرخ دیده میشود.
لباس محلی زنان مازنی، لباسی کاملا پوشیده، رنگارنگ و چشمنواز است. این لباس شامل اجزایی چون چادر، چاقچور، نیم ساق، روبند، نقاب، چارقد، شلیته و تنبان میشود. پوششی که هرچند به مرحله فراموشی نزدیک شده است؛ اما هنوز گاهی در مراسم یا جشنها و آیینهای خاص، به سراغ آن میروند.
هرچند استفاده از این لباسها در برخی از استانها رو به فراموشی است، همچنان بخشی از اقوام ایرانی به پوشیدن لباسهای خاص خود اصرار دارند و عدهای دیگر، در جشنها و آیینهای مختلف به سراغ آن میروند. در این نوشتار با بخشی از لباسهای زیبای محلی آشنا خواهید شد که در جایجای ایران و توسط اقوام مختلف این سرزمین استفاده میشوند.
فلسفه لباس محلی
«آرخالق مردانه» مانند لباس زنان، بلند و گشاد و با دو چاک در طرفین دوخته میشود تا مردان در زمان راه رفتن و دویدن نیز مشکلی با لباس نداشته باشند. این پوشش اصلیترین جزو لباس مردان قشقایی است که بسیاری از آنها، بدون شال نیز آن را میپوشند.
منبع عکس:bayanbox؛ نام عکاس: ناشناس
فلسفه لباسهای محلی ایران نیز در نقاط مختلف و بنا بر جغرافیای محیط، سن و سال، تجرد یا تاهل، جایگاه و موقعیت اجتماعی، تیره و قبیله و موارد مشابه تعریف میشود. مردمان شمال ایران با الهام از طبیعت سبز و شاداب خود، لباسهای رنگین و شادی بر تن میکنند. مردمان ناحیه جنوب کشور، گرمای هوای شرجی را با پوشیدن لباسهای نازک و خنک به تعادل میرسانند. فلسفه لباس مردم ناحیه کویر نیز همخوانی عجیبی با جغرافیای زندگی آنان دارد و از این جهت، اغلب به سراغ رنگ سپید میروند تا تحمل گرمای خشک ناحیه بیابانی راحتتر باشد.
«شال» یا پشتتند را زنان روی پیراهن بلند خود و در ناحیه کمر میبندند. این شال از پارچههای گلدار و زیبا و بهصورت نواری یا مربع شکل تهیه میشود و رنگهای متنوعی دارد. طول شال را تا هشت متر و عرض آن را تا ۴۰ سانتیمتر تخمین میزنند. برخلاف مردان، زنان شال را بهصورت آزاد دور کمر میبندند تا انتهای دامن بلندشان، از مچ پا پایینتر نرود و مزاحمتی برای راه رفتن نداشته باشند.
«سرون» یا سربند در واقع، همان چارقدی است که زنان لر به سر میبندند؛ بهطوری که تنها قسمتی از موهای سر را پوشانده و گیسوان از کنار گوشها روی شانه آویزان میشود. قسمت جلوی سرون را در گذشته با مهرههای نفیس و زیبا و قطعههایی از طلا و نقره تزیین میکردند که امروزه این سنگهای تزیینی گرانقیمت با زیورآلات بدلی جایگزین شده است. زنان لر در مراسم شادی و عروسی از سرونهای رنگی و در ایام سوگواری، از سرون سیاه استفاده میکنند که گاه بلندای این سربند تا پشت زانو نیز میرسد.
«باشلاق» پوششی بلند و مخصوص چوپانهای گیلک است که از برش زدن پارچهای بافته شده (پشم شال) به دست میآید. «کولاگیر» دیگر لباس چوپانان را گویند که از جنس نمد و بدون آستین تولید میشود و در روز از آن استفاده میکنند.
لباس مازنی
«شلیته» دامنشلواری پرچینی است که هفت تا هشت متر پارچه در دوخت آن به کار میرود. جنس این نوع شلوار گشاد را از متقال یا کرباس رنگشده یا پارچههای نخی گلدار انتخاب میکنند. دور کمر لیفهای شلیته با بند یا کش جمع میشود و دو یا چند ردیف نواردوزی یا یراقدوزی نیز در قسمت وسط قد و پای دامن، ظاهر زیبایی به این پوشش میبخشد.
نیمتنه آستیندار مخملی که زنان کرد در زمستان روی سوخمه و کراس میپوشند را «سلته» مینامند. «کوا» قبای بلند و جلو باز مخملی است که چاکهای بلند دارد و بانوان کرد بهعنوان رویه از آن استفاده میکنند.
مردمان سواحل نیلگون خلیج فارس بهدلیل زندگی در هوای گرم و شرجی، به سراغ لباسهای سبک و نازک و راحت رفتهاند. اقوام متعددی چون لرها، ترکها، عربها، عشایر قشقایی، تبریزیها و کردها در این ناحیه از کشور زندگی میکنند. ازاینرو، پوشهای محلی مردمان این خطه کمی متفاوتتر از نقاط دیگر کشور به نظر میرسد. بخش بزرگی از ساکنان اطراف خلیج فارس را اعراب تشکیل میدهند و عشایر منطقه، دیگر گروه بزرگی هستند که در این ناحیه زندگی میکنند.
سیستان و بلوچستان از مناطق کهن ایران زمین به شمار میآید که پیشینه فرهنگی به قدمت اعصار گذشته دارد. آبوهوای خشک و بیابانی این منطقه، اولین و مهمترین عامل اثربخش در نوع پوشش مردمان این خطه است. مردمان بلوچ جز معدود اقوام ایرانی هستند که همچنان به لباس محلی خود پایبند ماندهاند و حتی در سفر به سایر شهرها نیز با لباس سنتی خود ظاهر میشوند.
«جبکن» لباسی را گویند که روی کوینک میپوشند و جنس ابریشمی دارد. امروزه و با پیشرفت صنعت مد، این پوشش از حالت سنتی خود فاصله گرفته است؛ اما مهمترین مشخصه جبکن در گذشته، آستینهای بسیار بلند با اشکال متفاوت در قسمت انتها بود که از قسمت شانه تا پایین، خود را به اصطلاح میانداخت و کل بدن را میپوشاند.
«بال کل» که در برخی مناطق لرستان به «سرداری» شهرت دارد، نوعی بالاپوش سنتی به حساب میآید. به آستین در زبان لری «بال» گفته میشود و «کل» معنای کوتاه را میدهد؛ ازاینرو، بال کل لباسی آستینکوتاه است. قد این لباس تا سر زانو میرسد و جنس آن را معمولا از مخمل در نظر میگیرند و قسمت آستین را با «کرمکدوزی» تزیین میکنند.
مردان خراسان جنوبی، معمولا انواع سرپوش چون عرقچین کلاه، کلاه قرص، کلاه نمدی یا شبکلاه دارند. روی شب کلاه خود را نیز با شال سفید یا سیاهی به نام «مندیل» میبندند. پیراهنی از جنس کرباس و به رنگهای سفید و خاکستری بر تن میکنند که بدون یقه و جلو بسته است و تنها در قسمت بالا دو یا سه دکمه میخورد.
مردمان این ناحیه هنوز از پوشش سنتی خود بهصورت روزمره استفاده میکنند و راحتی و نشاط را همزمان به خود هدیه میدهند. این لباسها چون دیگر پوششهای محلی ایرانی از اجزای مختلفی تشکیل شده است و به غیر از تفاوتهای جزئی، در کلیت شباهت بسیاری به یکدیگر دارد. بر اساس منطقه، پوشش زنان و مردان کرد نیز به نامهایی چون لباس اورامی، سقزی، مریوانی و عناوینی از این دست نامگذاری میشوند.
لباس زنان کرد
«کلاه» جزو اصلیترین پوشش مردان ترکمن محسوب میشود که انواع مختلفی دارد و آن را به دو دسته کلی «تلپک» و «بوروک» تقسیمبندی میکنند. انواع تلپک را از پوست بره میسازند و بوروک نیز یک نوع عرقچین سوزندوزی شده است. «چکمه»، «چاریق»، «دولاق» و «چپک» نیز انواع پاپوشهای مردان ترکمن به حساب میآید.
لباس خراسانی
«قیرمیز کوینک» پیراهن ابریشمی زنان ترکمن است که بهدلیل رنگ قرمز به این نام شناخته میشود. این لباس زیبا در قسمت یقه و سر آستین سوزندوزی دارد و بالاپوشی به نام «چابیت» را نیز روی آن میپوشند. سه قسمت «ینگ» بهمعنای آستین، «یان» بهمعنای پهلو و «آشری» بهمعنای دامن، اجزای مختلف پیراهن ترکمنی را تشکیل میدهد.
تفاوت در فرم و ساختار لباس و شلوار با وجود شباهت ظاهری، نشان از منطقه یا طایفهای خاص دارد. از این جهت، از نوع پوشش و نوع دوخت اهالی شهرهای مختلف بلوچستان، میتوان پی برد که به کدام ناحیه یا به چه طایفهای تعلق دارند.
لباس زنان بلوچ
تنپوشهای مردانه نیز چون نوع زنانه، اجزای متفاوتی دارد و کوینک، آغ کوینک (پیراهن سفید)، بیغب کوینک، روباشاکا، آرخالق، ستیره، پنجه (نوعی لباس همچون کت)، دُن یا اویما دُن، پالتون (پالتو)، گیمه، کورک (پوستین)، اووماشال (نوعی کتوشلوار) و شلوار را شامل میشود.
لباسهای مردم ایران زمین چون بسیاری از دیگر نقاط دنیا، با تاثیر مستقیم از عوامل محیطی، آبوهوای محل زندگی، اعتقادات مذهبی و باورهای فرهنگی شکل گرفت و در گذر زمان، گاه با تغییر و تحولات جزئی نیز روبهرو شد.
«چورقاد»، چارقد یا روسری بانوان ابیانه نیز پارچهای گلدار با زمینه سفید و مربعی شکل است. این مربع ۱٫۵×۱٫۵ متر را بهصورت سهگوش تا میزنند و روی سر قرار میدهند.
تنوع آب و هوایی ایران در کنار آداب و رسوم و فرهنگهای قومی قبیلهای، پوششهای مختلفی را در اقصی نقاط کشور پدید آورده است. پوششهایی که با طراحی خاص و رنگهای متفاوت، هریک بهتنهایی میتوانند معرف بخشی از تنوع فرهنگی ایران زمین باشند.
لباس کردی مردانه شامل ۹ تکه و اجزایی چون عرقچین، سربند، پیراهن، کت، پستک یا جلیقه، شلوار، جوراب، کفش و شال کمر میشود. این لباس را معمولا گشاد میدوزند تا برای تردد در میان کوهها و مسیرهای دشوار با مشکلی مواجه نشوند. کردها معتقدند که سر مردان باید پوشیده باشد و از این جهت، انواع کلاه و دستار در پوشش آنان، نوعی فرهنگ دیرینه به حساب میآید.
منبع عکس:deltapayam ؛ نام عکاس: ناشناس
«قبا» در واقع، روپوشی پالتو مانند است که در دو طرف چاک دارد و جیب در بالای چاک قرار میگیرد و کیسه جیب بهصورت مخفی زیر قبا دوخته میشود. قبا یقه چپ و راستی دارد و از پارچههای رنگی و راهراه آن را میدوزند. پارچهای مثلثی شکل نیز در کنارههای قبا میدوزند تا دامن قبا گشادتر شود و دو طرف، بیشتر روی هم بیاید.
لباس زیبای قشقایی از جمله قدیمیترین لباسهای سنتی ایران است که قدمتش به زمان هخامنشیان میرسد
مهمترین ویژگی مشترک لباس اقوام ایرانی بهخصوص لباس بانوان ایرانی در گذشته، تنوع رنگی بسیار بود. پیشینیان این سرزمین تاکید بسیاری به استفاده از رنگها در لباسهای خود داشتند و معتقد بودند که رنگ لباس باید نشاط روحی ایجاد کند. از این جهت، لباس سنتی زنانه در میان اقوام مختلف این سرزمین، جشنوارهای از رنگهای مختلف را به نمایش میگذارد.
«شلیته»، «چرخی شلوار» یا «تمبون قمبلی» دامن پرچین و کوتاهی از جنس پارچه ابریشمی و کتانهای ظریف یکرنگ را گویند که دور لبه پایین آن را با نوار سیاه رنگی لبهدوزی میکنند.
«عرقچین» کلاهی کاسه مانند و معمولا قرمز رنگ است که زیر چارقد میپوشند؛ بهطوری که مقداری از آن از زیر چارقد مشخص باشد. این کلاه را با نقره و زیورآلات دیگر در مراسم عروسی تزیین میکنند.
«کلاه» مردان گیلک در گذر زمان تغییر کرده و از کلاه ماهوت مشکی تا کلاه پهلوی و کلاه اروپایی (شاپور) تغییر شکل داشته است. کلاه نمدی سنتی، کلاه ترک دار تالشی و پوستین کلاه که از پوست بره تهیه میشود، نمونهای از کلاههای سنتی مردان این ناحیه را به خود اختصاص میدهد.
لباس مردان آذری، اغلب از جنس پشم است و سرپوشهایی استفاده میکنند که در زبان ترکی «بورک» یا «پاپاخ» نامیده میشود. بورک انواع مختلفی چون دری بورک (کلاه پوستی)، پهلوی، کپی، کامپا بورک (کلاه کاموایی)، لبهدار، کئچه بورک (کلاه نمدی)، حصیری، دورگه بورک (نوعی کلاه از پوست بره)، عرقچین، یون بورک (کلاه پشمی) و شپو (شاپو) را در بر میگیرد.
لباس زنان خطه هرمزگان و نواحی ساحلی خلیج فارس از پارچههای نازک و رنگهای روشن دوخته میشود تا جریان هوا بهراحتی از میان آن عبور کند. رنگهای روشن آبی، بنفش، صورتی و سبز، بیشترین رنگهای به کاررفته در پیراهن و شلوار این زنان است و بهلحاظ همین رنگهای شاد و نیز طرح و نقشهای سنتی، پوشش سنتی آنان، زیبایی خاص خود را دارد.
«بالاق» یا «بلق» نام محلی شلوارهای سفید زنان این قوم است که تقریبا گشاد دوخته شده و در قوزک پا تنگ میشود. قسمت بالای شلوار را از پارچه کرباس و به رنگ سفید طراحی میکنند و قسمت پاچه شلوار را با سوزندوزی آراسته میسازند.
«برک» نام کلاهی است که بهشکل ساده یا همراه با پولکهای رنگی و سکههای تزیینی بر سر زنان دیده میشود. این کلاهها را بههمراه جلیقههای مزین به سکه، اغلب در میان خانوادههای بزرگان و ثروتمندان استفاده میکنند. در گذشته کلاه دیگری نیز تحت عنوان «تاس کلاه» در ایلهای آذربایجانی وجود داشت که اکنون بهندرت مورد استفاده قرار میگیرد. دورتادور این کلاه را با ریشههای رنگی تزیین میکردند.
منبع عکس: همشهری ؛ نام عکاس: ناشناس
پوشاک مردان مازنی با توجه به نوع کار کشاورزی یا دامداری و نوع آب و هوای فصلهای گرم یا سرد، تنوع بسیاری دارد. این لباسهای محلی، علاوه بر کاربردی بودن، با طراحی و رنگبندی مختص مردان، جلوه زیبایی از هنر و فرهنگ مردمان مازندران را به نمایش میگذارد.
«پاپوش» زنان ابیانه در دو فصل سرد و گرم سال متفاوت میشود. «گیوه» پاپوش خنک تابستانی و «چموش» کفش فصول سرد و زمان بارندگی خواهد بود.
«کِلاو» در زبان کردی به کلاه اطلاق میشود که در دو شکل بلند یا تخت و به رنگهای سیاه و سفید وجود دارد. در کلاه کردی، نقش و نگارهای ظریفی به چشم میخورد و معمولا بههمراه «پچ» از آن استفاده میکنند. دستمال یا پارچهای طرحدار که به دور کلاه میبندند و گاه تارهای آن روی صورت آویزان میشود را نیز «پچ» یا «پیچ» مینامند.
«چیرپی» نوعی بالاپوش در قالب شنلهای بدون آستین به حساب میآید که در رنگهای سبز و قرمز و طرحهای زیبا تولید میشود. این پوشش اغلب در مراسم تشریفاتی مورد استفاده میگیرد و بنا بر سن زنان، رنگ و سوزندوزی متفاوتی دارد.
«کلاه دو گوشه» جزو لاینفک پوشش مردان قشقایی به شمار میآید که اغلب در رنگهای نخودی و خاکستری تولید میشود و مردان، همواره باید آن را بر سر داشته باشند. کلاه بهصورت دو گوش و از جنس نمد ظریف و لطیف ساخته شده تا کرکهای آن، موی سر را اذیت نکند. با وجود این ظرافت، کلاه نمدی قشقایی به نسبت سایر کلاههای موجود سنگینتر است تا بر اثر باد و طوفان بهراحتی از سر نیفتد. این کلاه در برابر نور خورشید از سر محافظت خواهد کرد و هنگام تابش آفتاب، میتوانند گوشه آن را سایبان صورت کنند.
لباسهای محلی شمال و شرق ایران
لباس گیلکی
«کلاه نمدی» چنانچه از نامش بر میآید، از جنس نمد بافته میشود و بلندی آن میتواند در اندازه تقریبی ۲۵ تا ۲۸ سانتیمتر باشد. رنگ این کلاه اغلب مشکی است و گرد و بدون لبه دوخته میشود.
برخلاف جوامع شهری که سبکی واحد را در پوشش خود رعایت میکنند، مردمان نواحی مختلف ایران، الگوی متفاوتی در لباس پوشیدن دارند. الگویی که از فلسفهای خاص سخن میگوید و در پس همه طرحها و رنگهای آن، بخش وسیعی از سنت و فرهنگ و هویت ایرانی را میتوان جستوجو کرد.
«دون» لباس اصلی مردان ترکمن به شمار میرود که ردایی بلند (تا زیر زانو) با حاشیه سوزندوزی و از جنس ابریشم است و آن را در دو نوع تولید میکنند. «قیرمیز دون» را از ابریشم کاملا قرمز و «قارما دون» را از ابریشم متمایل به زرد با ترکیب نخهای رنگارنگ میدوزند. دیگر بالاپوشهای مردان ترکمن تحت عناوین «چاکمن»، «ایچمک» و «قبا» نامگذاری شدهاند.
لباس زیبا و رنگارنگ زنان بلوچ با پشتوانه عظیم تاریخی بهعنوان یکی از نمادهای اصلی پوشش اصیل ایرانی شناخته میشود. برش این لباس ساده است؛ اما بخشهایی مانند سرآستینها، جلوی لباس و سر شلوارها را با طرحهای روستایی و بومی، سوزندوزی و تزیین کردهاند. تنوع رنگی در لباس زنان بلوچ از جمله ویژگیهای جذاب پوشش آنها به شمار میآید.
«گلوَنی» سربند اصیل دیگری است که به روسری شباهت دارد و قدمت آن را ۳۰۰۰ سال تخمین میزنند. این نوع سربند زیبا را که بهنوعی نماد قوم لر شناخته میشود، معمولا در مراسم شادی بر سر زنان میبینید و مردان قدیم نیز در زمان مهمانی و جنگ، گلونی را دور کلاه لری (شو کلاه) میپیچیدند. این روسری از جنس ابریشم بافته میشود و با نقشهای سنتی آن را تزیین میکنند. رنگ گلونی را بر اساس سن و سال افراد تعیین میکنند؛ از این جهت، پارچههایی به رنگ تیره با طرحهای ساده و سربندی سیاه و سفید را معمولا بر سر زنان مسن خواهید دید. این نوع پوشش بهعنوان یکی از میراثهای قوم لر در سال ۱۳۹۷ به ثبت ملی رسید و روز ۲۶ اردیبهشت ماه را نیز بهعنوان «روز روسری لری» در تقویم نامگذاری کردهاند.
«آژیه» یا «آجیده»، پاپوش زنان و در واقع گیوهای است که بافت روی آن توسط خود زنان انجام میگیرد. گیوه زنان لر، طرحهای بیشتری به نسبت گیوههای مردانه دارد. جنس الیاف آن از پشم است و زیره آن را از چرم در نظر میگیرند.
لباس مردان لر
بسیاری از مردم به مرور زمان، همرنگ شدن با جامعه را ترجیح دادند و لباسهای محلی از کنج خانه به موزه پیوستند یا تنها در مراسم خاص و تشریفاتی ظاهر شدند؛ با این حال، خوشبختانه هنوز برخی از اقوام ایرانی، چون گذشته به پوشیدن لباسهای سنتی خود اصرار دارند و این فرهنگ اصیل را به نسلهای بعد از خود نیز منتقل میکنند.
لباس محلی اقوام ایرانی
پوشش اقوام مرکز و غرب ایران
لباس آذری
«کینگ» یا پیراهن، نوعی پیراهن زنانه بلند (از شانه تا قوزک پا) را گویند که از قسمت پایین تا نزدیک کمر چاک دارد. یقه این لباس کاملا بسته و بلندی آستین آن تا مچ است. چاک پیراهن، لباس را به دو قسمت عقب و جلو تقسیم کرده و کمک میکند تا زنان عشایر بهراحتی بتوانند به فعالیتهای روزانه خود بپردازند. بلندی این پیراهن و نیز شلیته، بخشهای مختلف هر منطقه را مشخص میکند.
«تمون» همان شلوار مردان ابیانه را گویند که بلند، مشکی رنگ، کمر لیفهای و با دو پاچه گشاد (گشادی دمپا به ۹۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر میرسد) آن را طراحی کردهاند. تزیینات قسمت پایین شلوار، نشان از تاهل یا تجرد افراد دارد؛ بهطوری که گلدوزیهایی لوزی شکل برای افراد مجرد و خطهایی صاف دور پاچهها برای افراد متاهل دوخته میشود.
«چوخت»، «قبا» یا «کولک» کتی ساده و تیرهرنگ از جنس پشم و در واقع، تنپوشی زمستانه به حساب میآید؛ اما «علیجه» یا «سرداری» ، بلندتر از کت معمولی و تا نزدیک زانو طراحی میشود و اغلب، دامادها و خانواده اعیان از آن استفاده میکنند.
زنان کرد کرمانج؛ منبع عکس:mag.sarak ؛ نام عکاس: ناشناس