هوا کاملا تاریک شده بود و رئیسی که گویا برای رسیدن به محل مورد نظر عجله داشت بعد از هماهنگیهای لازم با یک اشتیاق وصفناپذیری دستور حرکت داد.
با شروع تیراندازی و حضور سردار ناظری و تیمهای کمکی در محل درگیری و اجرای آتش سنگین سرنشینان خودروی حامل مواد مخدر زمین گیر شده و در نهایت دو قبضه سلاح به همراه مقادیر زیادی مهمات و بیش از نیم تن مواد مخدر از قاچاقچیان کشف و یکی از آنها نیز به درک واصل میشود.
آیا این خبر مفید بود؟
رئیسی با صدور دستورات لازم به تیم عملیاتی مبارزه با مواد مخدر شهرستان فهرج، گفت: به بچه ها بگو سریعا آماده شوند بعد از نماز عشاء حرکت میکنیم.
در این میان تلفن سردار ناظری به صدا در آمد و راننده وی پاسخ داد، گویا شخصی با صدای نگران درخواست صحبت با سردار را داشته که راننده آن با توجه به شرایط وی درخواست میکند که در صورت امکان یک ساعت دیگر تماس بگیرند که با اصرار طرف مجبور میشود موضوع را به اطلاع سردار برساند.
به گزارش خبرگزاری برنا؛ هوا کمی تاریک شده بود سروان ” هادی رئیسی” در محل کارش بعد از اتمام کار مهیای نماز مغرب و عشاء شده بود؛ نماز اول را که خواند یکی از همکاران به سرعت خود را به وی رساند و گفت آن سوژه ای که ماههاست، آن را دنبال میکنید، قرار است با یک محموله از حوالی روستای “علی آباد چاهدگال” عبور کند.
با دستور سردار ناظری مواد مکشوفه به همراه خودرو متهمان دستگیر شده به مقر انتظامی انتقال داده شد در ضمن تاکید کردند که مراسم تشییع و تدفین شهید رئیسی با حضور خودشان در زادگاهش شهر بم با شکوه برگزار شود و در حالی که غم فقدان مادرش را داشت با اندوه زیادی بیمارستان را ترک کرد.
رئیسی که گویا با شنیدن صدای فرمانده اطمینان قلب بیشتری گرفته بود به محل مورد نظر رسید و دستورات سردار را ابلاغ و از بچه ها خواست حتی المقدور متهمان را زنده دستگیر کنند.
راننده که نگران حال فرماندهاش شده بود، جلو آمد و گفت سردار مشکلی پیش آمده، که با اشاره گفت خیر برو ببین حال رئیسی چطوره؛ در این میان پزشک معالج که سردار را میشناخت از اتاق عمل بیرون آمد و خود را به وی رساند.
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف