در روزهای اخیر درباره اتفاقات ۲۰ روز گذشته با بسیاری از اهالی جاده چالوس صحبت کردم و تقریبا همگی آنها معتقد بودند: “اگر بخواهند، حتما میشود”.
اغلب مردمی که با وقوع سیل از بازگشایی مجدد این جاده زیبا ناامید شده بودند، امروز بار دیگر از آن تردد کردند و نسبت به حل سایر مسائل کشور امیدوارتر شده بودند.
نویسنده : سعید فغانی
۱۳۰ نفر با دستور وزیر راه و شهرسازی در سه شیفت بصورت مداوم کار کردند و کار. مدیرکل بحران استان البرز کت و شلوار را آویزان کرده بود و با لباس جهادی پا به پای کارگران در جاده حضور داشت.
انتهای پیام
به گزارش خبرگزاری برنا از استان البرز، “این جاده تا سه ماه آینده هم باز نمیشه، سیصد متر از جاده کلا نیست، رستوران شاندیز رو آب بُرده، میگن چندتا کارگر رستوران بعد از سیل ناپدید شدن. ” اینها تنها بخشی از صحبتهایی بود که در صبح روز جمعه نوزدهم خرداد ماه از گوشه و کنار جاده چالوس به گوش میرسید.
این پروژه سنگین هم مثل خیلی از طرحهای دشوار کشور در سکوت به سرانجام رسید و ما از اینکه اخبار منفی با سرعت بیشتری مردم را تحت تاثیر قرار میدهند تا خبرهای خوب، همچنان ناراحتیم.
آیا این خبر مفید بود؟
عده ای از مردم در داخل تونل محبوس شده بودند و عده ای نظارهگر لاشه ماشین هایی که روز گذشته کنار جاده پارک کرده بودند. جهادگران درحالی که به مردمِ گرفتار در سیل خدمت رسانی میکردند خودشان هم نگران جادهای بودند که بخشی از آن دیگر نبود!
در آن شرایط با مردم نمیشد از امیدواری صحبت کرد، مردمی که از دیدن پروژههای بر زمین مانده در سالهای قبل دلسرد بودند، نباید هم باور میکردند که این خرابی در ظرف مدت ۲۰ روز پاکسازی و بهسازی شود.
تماشای تصویر فرمانده بسیج که مردی را به دوش میکشید تا از سیل و ویرانی نجات یابد، کمی دلم را خوش کرد که هنوز در میدان کسانی هستند که پای کار مردم ایستادهاند اما نه، اینها کافی نبود و برگرداندن جاده به حالت قبل تقریبا مثل احیای دریاچه ارومیه دور از ذهن به نظر میرسید.
۷۰ دستگاه خودروی سبک و سنگین به نحوی کار میکردند که انگار واقعا عزم مسئولین برای مهار این بحران جزم شده و اتفاقی در حال وقوع بود که مردم نظیرش را کمتر در سالهای اخیر دیده بودند. بله، جاده چالوس در حال بازگشایی مجدد بود.
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف