به همین منظور اندیشکده سیاستگذاری امیرکبیر در گزارشی با عنوان، “باز معماری تجارت انرژی کشور” به این مسئله پرداخته است. در این گزارش آمده است که به منظور بازمعماری تجارت انرژی کشور، لازم است یک چارچوب تحلیلی برای مقایسه انواع حاملهای انرژی به کار گرفته شود. از آنجا که تجارت انرژی علاوه بر ابعاد اقتصادی، دارای ابعاد سیاسی جدی به ویژه برای کشوری چون ایران است، در این گزارش چارچوب تحلیلی استفاده شده مبتنی بر حداکثر کردن آورده سیاسی و اقتصادی ذیل قید کلی تحریم ناپذیری است. در واقع، هدف این گزارش ارزیابی و مقایسه صادرات نفت خام، صادرات گاز طبیعی و صادرات فراوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی از منظر تحریم ناپذیری، آورده سیاسی (ایجاد قدرت در روابط خارجی) و آورده اقتصادی (ارزش افزوده) است.
بنابراین باید به این نکته اشاره کرد که صادرات نفت بسیار تحریم پذیر است اما صادرات گاز به علت قابلیت جایگزینی کم، قابلیت تحریم پذیری، کمتری دارد به علاوه این که صادرات محصولات پتروشیمی نیز به علت خرد بودن محمولهها امکان تحریم پذیری کمتری نسبت به نفت خام دارند. همچنین بر اساس آمار مرتبط به دو دوره تحریمهای اخیر نیز میتوان اینگونه نتیجه گرفت که صادرات محصولات مذکور به ویژه گاز، تاثیر چندانی از تحریمها نگرفته است.
ارسال به دیگران
|
علاوه بر آن باید تاکید داشت که شناسایی نفت ایران از طرق شیمیایی، بانکی، رهگیری دریایی و خریدار نهایی نفت خام امکان پذیر است. این موضوعات سبب میشود که نفت ایران، به راحتی تحریم پذیر شود و اقتصاد ایران را با مشکل روبرو کند لذا ایران برای حل این موضوع خود باید به سمت تجارت انرژی حرکت کند که در مقابل تحریمها مصونیت داشته و منافع سیاسی و اقتصادی کشور را به حداکثر برساند.
به علاوه در سطح خرد نیز میباست، صادرات فراوردههای نفتی به کشورهای منطقه، صادرات محصولات پتروشیمی حاصل از توسعه زنجیز ارزش افزوده به بازار جهانی ترجیحا با رویکرد الویت شرق به ویژه چین، صاردات خرد نفت خام و میعانات گازی به سوریه و ونزوئلا و صادرات ال. ان .جی به صورت بلند مدت به چین در دستور کار قرار گیرد.