بعدها کارشناسان محیط زیست به این نتیجه رسیدند که یکی از دلایل اصلی انقراض ببر مازندران همین ظلالسلطان است و ماجرا چنین است: «کل جمعیت ببر در آن زمان بیش از چیزی حدود چهار یا پنج برابر این رقم نبوده و لذا همین یک شکار عظیم ضربه سهمناکی در کاهش تعداد ببر بوده است. به بیان دیگر ظلالسلطان حداقل ۲۰ درصد کل ببرهای ایران را کشته است و به این ترتیب جمعیت این گونه را به اندازه چشمگیری کاهش داده است».
ظلالسلطان یکبار هم که رفته بود میانکاله بلایی سر حیات وحش آورد که چندگونه حیوانی ازجمله ببر و پلنگ و مرال و شوکا و گاومیش در این شبهجزیره منقرض شد و نوشته است: «وارد دهانه جزیره شدیم. آنقدر… ببر و مرال و قرقاول و شوکا دیدیم و شکار کردیم… این اردوی به این بزرگی و عظمت به قدر چهل روز در این جزیره کوچک ماندیم، شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد، آنچه میرزا محمد خان، منشی من یادداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: ۶ هزار قرقاول به ساری به دوستان خودمان در شهر فرستاده شد، به جز دزدیده شدهها و به آمار نیامدهها، ۳۵ ببر، ۱۸ پلنگ، ۶۳ گاو و گاومیش اهلی که وحشی شده بودند، ۱۵۰ مرال که گاو کوهی میگویند در این ۴۰ روز توقفِ ما در آن جا کشته شد… در این ۴۰ روز صدای تفنگ از هم نمیبرید و دیگر روزهای آخر شکارها قربی نداشتند».
«ظلالسلطان» پسر ناصرالدین قاجار بود و در شکار حیوانات بهقدری افراط کرد که متهم اصلی انقراض چند گونه جانوری در ایران است؛ از جمله ببر مازندران. خودش هم در کتاب «تاریخ سرگذشت مسعودی» نوشته که چه بلایی سر حیات وحش ایران آورد.
|
|
کد خبر:
۱۴۰۲۶۱۹
ارسال به دیگران
ارسال به دیگران
آیا این خبر مفید بود؟
ظلالسلطان جای دیگری از کتابش نوشته است: «مثل یک جنگ بزرگ دولتی صدای تفنگ دو هفته در این کوه بلند بود به قرب ۶۰۰ شکار زدند، تقریبا مدت ۱۰ سال دیگر در آن کوهها شکار دیده نشد، مخصوصا این کار را میکردم که این وضع ما و شکار کردن ما شهرت کرده چشم مردم را بترساند… در جرگه مازندران اگر من دعوی کنم که پانصد شغال و گراز زدم اغراق نگفتم».