ترویج و تحقق الزامات امنیت فرهنگی و ایمنی جامعه خصوصا نهاد مقدس خانواده در ایران همواره از اهم انتظارات مردم از نهادها و فعالان فرهنگی بوده است.بی شک حیا و خویشتن داری جنسی، باطن فضیلتی است که در آراستگی و پوشش نمایان می شود و این فضیلت ارجمند چندهزارساله، از مقوّمات خانواده مداری و نظم جنسی جامعه ایرانی بوده است. کم و کاست ها در صیانت و توسعه فرهنگ پوشش و حجاب البته بدیهی است و همواره باید در روش ها و ابزارهای آن بیاندیشیم. چالش های اخیر امنیتی و اجتماعی کشور هرچند ابعاد گوناگون داشت لکن بسیار حساب شده بر مسئله حجاب و اشاعه نافرمانی و خود بیان گری سیاسی در این سپهر تمرکز داشت، که از حیث مرتکبین، رفتاری غیر قانونی بود. اما خود به سنگری برای انسجام فرهنگی جامعه و عرف پایدار فرهنگی مردم ما در موضوع عفاف بدل گشت. ایرانیان با الگوهای عرفی متنوع، حجاب و پوشش متفاوت و منحصر بفردشان را می خواهند و آن را می پایند. اما گذشته از مسائل روبنایی، می توان رگه هایی از نابسامانی جنسی را در سطح جامعه مشاهده کرد لذا متولیان فرهنگی کشور از مدت ها پیش مسئله اصلی را در چالش عفاف و خویشتنداری در سبک زندگی نوین می دانستند که بیشترین صدمات آن به خانواده وارد می گردد. در مبانی سبک زندگی آموخته شده از سوی اسلام عزیز به ما، بر حفظ حریم های جنسیتی و پرهیز از هر گونه کنشِ تحریک آمیز در زندگی اجتماعی، تاکید شده است و تامین حریم عفاف و به ویژه حجاب از سوی بانوان و دختران، همواره با تربیت دینی و اصالت خانواده در جامعه ما عجین شده است. در سوی دیگر به خاطر تاخر در تامین محتوای بومی و ارتقاء سواد رسانه ای؛ القاء و انحرافات اخلاقی ، جنسی و کاهش حساسیت های عرصه حیا که ضامن بقای مفهوم خانواده ایرانی-اسلامی است، به کارکرد و یادگیری پنهان بخشی از زیست جنسی در فضای مجازی منجر شده است.