داستانی که به شخصیت هایش رحم نمی کند به مخاطبش رحم کند؟

برادران محمودی شاید تا پایان کار سختی داشته باشند و باید پاسخ این بد مستی قصه را به موقع بدهند  اما تا اینجا روی صندلی شان محکم نشسته اند.

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف



منبع انتهای پیام/

باید به پوست شیر نمره ی قبولی داد چون؛

_ پر می گوید.

_ قصه باج نمی دهد!


آیا این خبر مفید بود؟

اگرچه قابل حدس است  که هوشمندانه این سریال هم از فرمول معروف پلتفرم ها در دنیا برای کش داد ماجراها سود برده باشد و در چند قسمت میانی بی دلیل تماشاگر را بی اتفاق و حادثه برده و آورده باشد اما بی انصافی است اگر نگوییم ؛

پوست شیر  در  سه منظر جای بحث دارد؛

_سریال از شخصیت های متنوع و موثرش در درام به نحو احسن سود برده و در  بی رحمی دراماتیک برای هیچ یک از کاراکتر ها کم نگذاشته است.

_کارگردانی

بله؛ قصه باید هر لحظه باید حرف نو بزند.

 





_شخصیت ها فرشته نیستند و انسان هستند به شرط اینکه قضاوت نکنیم و منتظر اما سورپرایز قصه باشیم.

_فیلمنامه

_در تمام لحظاتش توانسته مخاطب را با بحران و هیجان و استرس و اضطراب دراماتیک همراه کند و در این مسیر شخصیت ها نیز تماشاگر را تنها نگذاشته آمد و همه در کنار هم جان و زخم این قصه را لمس کرده آمد.

-بحران لازم در هر قسمت ایجاد شده است.

_در هر قسمت پایان بندی مطلوب و استاندارد طراحی شده است.

بخوانید:  حسام نواب صفوی: از امام رضا (ع) خواستم مادرم رخت عزای من را نپوشد

داستان باید تغییر روال داشته باشد.

_پلیس فقط پلیس است نه بیشتر!

بله؛ سریال باید بتواند مخاطبش گرفتار کند.

قبل از اینکه قصه با مسیر روایت و رخداد گنگش در دلیل اتفاقات و حوادث تماشاگرش را سیراب کند یا دلیل آنچه مدام بابت آن رنج بکشد را بفهمد باید به این اعتماد سرشار برسیم که بازیگران در تنوع و رنگ‌آمیزی به حد مطلوبی ببیننده ی این سریال را به کلافه کی دوست داشتنی رسانده اند پس کار کارساز بوده است.

حالا که کم کم پیش می رویم و داستان رونمایی می شود و متوجه می شویم که این تند روی پر سر و صدا در بالا و پایینی های قصه از اتفاق خوب و نگاه عاشقانه و ترانه پوست شیر تا تراژدی غمبار برای ساحل پیش چشم مادر و پدر و عشق ماندگارش منطقی بوده یا نه بازاری آشنا بوده تا قلاب بر گردن مخاطب بماند حتی با چاشنی استرس و  حجم بالایی از درد و فشار عصبی برای مخاطبی که بلاخره بعد از چند قسمت لبخند زد.

چرا نگرانی شما؟

داستانی که به شخصیت هایش رحم نمی کند به شما رحم کند؟

_حرفش را تمام و کمال می زند.

_ آب بستن در کار نیست چون شخصیت ها در هر نوبت جای خوبی از قصه غش می کنند تا بدانی این کاسه از نیم کاسه ی دراماتیک مملو است.

در انتها باید گفت؛

_بازیگری