«دیوید استراتایرن» در فیلم «شب بخیر و موفق باشی» محصول (2005)
در دهه 1970 نمایش صحنه های سیگار کشیدن در سریالهای تلویزیونی ممنوع شد و کمپانیها به فیلمهای هالیوودی روی آوردند. کمپانیهای دخانیات آمریکایی به قدرت فیلمها اعتقاد دارند و برای این سکانسها پولهای هنگفتی خرج می کنند. نمونه آن برند آمریکایی «ماربرو» که محصولات دخانی خود را در 74 فیلم پرفروش آمریکایی به نمایش گذاشته است و در حوزه تبلیغات نیز بی نهایت فعال است. مطالعات نشان داده هر چه سکانسهای سیگار کشیدن کاراکترهای فیلم تأثیرگذارتر باشد ، فروش محصولات تا 70 درصد افزایش می یابد. در اینجا با 20بازیگری که سیگار کشیدن را به شکل مؤثری تبلیغ می کنند ،آشنا شوید.
سالهاست در بحث سانسورها و محدودیت ها و معذوریت های عرفی و اخلاقی که برخی سلیقه ای است و برخی چارچوب مشخص ایرانی دارد گفته ایم و هر جا نیاز باشد باز هم به نگاه سلیقه ای بعضی از مدیران نقد و چالش خواهیم داشت که چرا باید دست تیم تولید و نویسندگان در به روز کردن آثارشان و پرداختن به خطوطی که شاید مدتها از آن به عنوان خطوط قرمز یاد شده است باز نیست و چرا اجازه نمی دهیم نویسندگان برای رسیدن به باور مخاطب به سراغ ناهنجاری های روز جامعه بروند و آسیب های اجتماعی در اطراف مردم را واقعی تر به تصویر بکشیم؟
همچنین این مرکز اظهار داشته 44 درصد بزرگسالان نیز سیگار کشیدن را پس از تماشای یک سکانس این چنینی فیلم، تجربه و آغاز کرده اند.
«مارسلو ماسترونی» در فیلم «La Dolce Vita» محصول (1960)
اگرچه در حوزه سریال سازی و به خصوص تولیدات آثار جذاب در شبکه نمایش خانگی به رشد و موفقیت های چشمگیری دست پیدا کرده ایم اما نمی توان کتمان کرد که یکی از نقاط قوت سریال سازی کماکان در رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی و حتی سینما اعتمادی است که مخاطب به تولیدات داخلی دارد و در روزگاری که انواع و اقسام مدیا در اختیار مخاطب با سنین مختلف است اما کماکان قابل لمس است که مخاطب ایرانی علاقمند است سریال مطبوعش را در میان تولیدات داخلی بیابد و حتی برای دیدن فیلم های مورد علاقه اش آثار ایرانی را در سالن های سینما دنبال کند.
«جک نیکولسون» در فیلم «چانیا تاون» محصول (1974)
اینکه یکی از ستارههای نامدار سینمای دنیا به خاطر استایل به دست گرفتن سیگارش به یکی از آکتورهای تبلیغاتی یکی از معروفترین برندهای سیگار دنیا تبدیل میشود و حتی حضورش در فیلمهای مختلف با همین بهانه صورت میگیرد و عکسها و فیلمهایش سالها در جهان سینما میچرخد، یعنی ستارههای سینما میتوانند تأثیرات مثبت و منفی بسیاری روی مخاطبشان داشته باشند.
نمایش صحنه های جذاب سیگار کشیدن ، مرحله اول برای سیگاری شدن نوجوانان و چه بسا افرادی که سیگار را ترک کرده اند، است . مطالعات مرکز درمان و پیشگیری از بیماری آمریکا اعلام کرده، جوانان و نوجوانان پس از تماشای این فیلم ها، رغبت زیادی به کشیدن سیگار پیدا می کنند. این مرکز از طریق نظرسنجی های متعدد و میزان فروش سیگار در سینماها به این نتایج دست یافته است.
حالا فکر کنید قرار است نوع دیالوگ های بازیگران امروز هم به لفظ روز مردم تبدیل شود . مگر می شود با هیچ قدرتی آن را از میان سخنان مردم بیرون کشید.
بد نیست کارگردانان و نویسندگان و حتی تهیه کنندگان نیز به این اغراق عجیب و غریب (که گاهی دیده می شود در سکانسی بازیگری سیگار در دست دارد اما بازیگر دیگر دو سیگار روشن می کند و یکی را در دهان پارتنر مقابلش قرار می دهد ) نیز توجه ویژه ای داشته باشند و تا این اندازه میزانسن ها را بر اساس استفاده از سیگار در میان بازیگرانشان طراحی نکنند چرا که نتیجه این ماجرا می تواند روی افراد خانواده خودشان تاثیرگذار باشد.
سینما محلی است برای سرگرمی سازی ، فرهنگ سازی و انتقال داشته های افرادی که حس می کنند از طریق این مدیوم می توانند حرف های مهمشان را به گوش مخاطب برسانند اما ماجرا وقتی حساس می شود که بدانیم این رسانه و مدیوم خاص با توجه به مخاطبش در بسیاری از اوقات به دلیل اعتمادی که به خالق اثر و رسانه دارد با آن حس هم ذات پنداری می کند و از آن تاثیر می گیرد و این اوج ماجراست اگر ندانیم چه می گوییم و مراقب نباشیم که این محتوا می تواند مسیر زندگی افراد را تحت الشعاع قرار دهد.
«جانی دپ» در فیلم «ترس و تاراج در لاس وگاس» محصول (1998)
«لئوناردو دی کاپریو» در فیلم «رومئو و ژولیت» محصول (1996)
-و نه منطق دیگری در آن نهفته است!
«آنجلینا جولی» در فیلم «دختر» محصول (1999)
«جین پل بلموندو» در فیلم «بی نفس» محصول (1960)
«رایان کاستلینگ» در فیلم «مکانی فراتر از کاجها» محصول (2013)
از آنجا که این روزها همه اعضای خانواده پای سریال های شبکه نمایش خانگی می نشینند و برخی از سریال ها جدا از محتوای مرتبط یا غیر مرتبط گروه سنی مختلف را معطوف خود می کند طبیعی است جدا از مراقبت موضوعی باید به الفاظ و ادبیات و لحن های سریال در دیالوگ نویسی دقت بالا شود .
سیگار کشیدن یکی از افه های مرسوم آثار سینمایی در دنیاست که اتفاقا کارخانجات معروف و البته بعدها محبوب تولید سیگار از این موقعیت تجاری و تبلیغاتی نهایت استفاده را بردند تا ضمن معرفی محصولاتشان به همه مردم دنیا متاسفانه بسیاری از افراد را به استعمال دخانیات هم تشویق کنند.
«مارلون براندو» در فیلم «اتوبوسی به نام هوس» محصول (1951)
سیگاریهای سینمای ایران
دلبری سیگار در میان دو انگشت برخی از بازیگران کار را به جایی می رساند که مخاطب در حین دیدن اثر علاقمند به استفاده از سیگار می شود پس چرا در نمایش لحظات اخلاقی نمی توانیم روی مخاطب مان تا این حد موثر باشیم و تماشاگر را به رعایت ادب و اخلاق و سکنات انسانی دعوت کنیم.
-نه دلیل روایتی دارد!
آیا اینجا سیگار کشیدن ممنوع نیست!
اخیرا استفاده از سیگار در درام ایرانی به قدری پررنگ و متعدد شده است که دیگر نمی توان آن را بخشی از هابی یا سرگرمی یا ویژگی یک کاراکتر دانست و بر اساس استفاده از سیگار در طراحی شخصیت به تعاریفی متفاوت رسید.
بازیگران محبوب حتی در نقش های منفی هم باید با مراقبت بسیار به سراغ دیالوگ های نامربوط بروند و استفاده از انواع فحش و دشنام با هر هدفی نیازمند یک قالب مشخص و معین است نه اینکه در طول یک سریال بارها شاهد استفاده از الفاظ نامرغوب باشیم و حتی شخصیت قهرمان سریال هم در فیلمنامه مجوز این را گرفته باشد که از هر ادبیاتی که می خواهد استفاده کند.
اینکه سینما در انتقال مفاهیم اخلاقی و فرهنگی اصولا نقش موثر دارد و بسیاری از رفتارهای انسانی در دل قصه های داخلی و خارجی به مخاطب منتقل می شود و نمونه های بسیاری گواه بر این مسئله دارد که سینما تاثیر بسیاری در روند زندگی افراد داشته است اما فراموش نکنیم که گاهی هنر هفتم با پرده نقره ایش مسیر زندگی افراد را به ناکجا آباد نیز کشانده است و ضد قهرمان ها گاهی از قهرمانان در شکل گیری شخصیت افراد تاثیرگذارتر بوده اند .
آیا استفاده از سیگار در درام تا این حد حیاتی است؟
اخبار ، ادبیات ، رفتار ، گفتار و حتی برخوردها و لحن های ما در انواع رسانه ها دیده می شود وقتی قهرمانان آثار نمایشی به سمت این الگوسازی می روند ماجرا متفاوت است.
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف