مشک را برداشتی واژه احساس معنادار شد
روضه را از زبان حضرت زهرا (س) باید شنید……
آن ستاره که با درخشش در آسمان کربلا یاران دل را از یاران بی دل برمی‌گمارد، در روز نهم که شب قدر یاران حسین (ع) بود به بالای خیمه پسر فاطمه (س) در آمد.
مشک پاره شد امید از تو رفت
به نا گاه مادر سادات آمد بر تو بوسه زد
مگر می شود بر لب حوض کوثر باشیم و تو سیرابمان کنی و در وهم آب فرات باشیم. این عطش ما در این بیابان کربلا ای از آفتاب روشن‌تر، گدا و ندار و تشنه یک نگاه توست و این تلظی چیز جز تعشق به تو نیست.
انتهای پیام/
شوری به پا بود، جمله فرشتگان هم همه به زمین آمده بودند تا شب قدر یاران حسین (ع) را مشق کنند.
تا تو را مصمم دیدند بر فرمان ولی …!
طاعت امر ولی بودُ، غدیر باز جلوه کرد
قصد حرم کردی، لبانت تشنه بود
ای علمدار…! پرچم که در دست تو بود
حیدری غوغا کردی یل ام البنین
بس نگاهت بر آب یاد خیمه بود
من نگویم قصه را حسین ع هم سر رسید
سلام بر تو پسر امیرالمومنین ع
به گزارش خبرگزاری برنا، لیلا اسدی طی دلنوشته‌ای درمورد روز تاسوعا نوشت:
یک رستاخیز با قیام تو آغاز شد
۷۲ تن با لبیک خود به ذکر یارب یارب دور حسین (ع) حجت خدا امام زمانشان حلقه زدند و سرود عشق سر دادند که ای سید ما، گنج معرفت عالم در پیچ یک زلف تو گره خورده که یک مو از سر زلف تو را به آن سیه‌بختان نخواهیم داد و عافیت ما و اهل عالم یا سیدی حسین، جملگی در خیمه توست.
یک تاریخ در انتظار این لحظه بود
مشک پر شد امید غنچه کرد
لیلا که سرگشته وصال بود، حیران، مناجات آنان را به تماشا بود. نگاهی به گیسوان سقای کربلا که به رقص در آمده بودند، کرد و گفت:
پسر حیدر نگاهت چرا به خیمه بود
دستانت با ارادت به حسین ع روی سینه بود