مهران مهام تهیه کننده سریال های بوتیمار، زوج یا فرد و … که دوباره بعد از سالها ساخت سریالی ملودرام را برای تلویزیون تجربه می کند درباره ساخت سریال بی همگان و ورود به داستانی که شاید این روزها خط قرمزی برای تولید در رسانه ملی دارد می گوید: در مورد ملودرام این چنینی (سریال بی همگان) من یک تاریخچه کوچکی را یادآوری کنم که راجع به مجموعه دلنوازان است اگر خاطرتان باشد در آن سریال شاهرخ استخری هم قرار بود با کاراکتر سمانه پاکدل که دختر عمه اش بود ازدواج کند و بعد سوئیچ می کند روی سحر قریشی و اتفاق دیگری می افتد. یعنی ما قبلا به دست همین نویسندگان یعنی آقای کاظمی پور و سعید جلالی نیز این سبک روایت را با همین ورود به تابوها تجربه کردیم.
تهیه کننده سریال دلنوازان می گوید؛ بعضی از بیننده های ما خودشان نویسنده هستند و می گفتند که امیرعلی قاتل نیست و شاپور کشته و گردن امیرعلی انداخته است و مدام پیش بینی هایی از این مدل داشتند که تلاش شد هم مخاطب سورپرایز شود و هم تعلیق ایجاد شده او را پای رسانه نگاه دارد و شاید نکته ای که خستگی را از تن ما در می آورد این بود که این بار مخاطب از پایان سریال هم راضی بود و هرگز نشنیدیم که بگوید چرا فینال خوبی را برای سریال در نظر نگرفتید.
مهران مهام در مورد انتخاب مسعود شریف برای نقش کرامت که یک اتفاق ویژه در سریال محسوب می شود می گوید؛
یک بار دیگر مسعود شریف را موقع راه رفتن ببینید! انگار پا برنمی دارد و با بدن راه می رود و هر بار که نگاه می کردم می گفتم این خود کرامت است با یک صورت استخوانی که انگار مهدی ماهانی بچه خودش است . روزی که آمد یک آرامشی در صدایش است که اگر یک مقدار عصبانیت یا تون بالا به صدایش اضافه می شد دیگر کرامت نبود . مسعود گفت نمی توانم بیایم ولی آوردیمش.
این تهیه کننده تلویزیون می گوید: خواستم به دوستان بگویم که یک مقداری صبر کنید و بعد قضاوت کنید داستان چیز دیگری است. این که یک جاهایی خلاف جهت آب شنا می کنی ، ریسک بزرگی می خواهد و ما این ریسک را کردیم تا بتوانیم قصه ای متفاوت را روایت کنیم طوری که حتی مخاطب مان در تعلیق شباهت این سریال با داستانی که اخیرا دیده است بماند. از همان زمان آقای کاظمی پور طرح را دادند مشخص بود که یک ماجرای جدید است که تکرار در آن نیست. یک خانواده فقیر و غنی که در آن یک پسر پولدار و دختر فقیر یکدیگر را می خواهند و با سختی هایی به هم می رسیدند دوباره تکرار نمی شود و این یک اتفاق دیگر است و بی تعارف باید بگویم شاید در زندگی هرکس پیش آمده باشد و حتی خود من هم تجربه کرده باشم که یک اشتباهاتی مسیر زندگی آدم را تغییر دهد و با یک انتخاب غلط یک عمر نتیجه اش را ببینم . به همین دلیل است که دیدم در این سریال چقدر همذات پنداری برای مخاطب وجود دارد.
مهام درخصوص بحث بازیگر می گوید اگر چه معتقدم فیلمنامه حرف اول را در تولید یک سریال نمایشی می زند اما فراموش نکنیم که کار انتخاب بازیگر و قرار گرفتن یک بازیگر در جای خودش یکی از وظایف تیم تولید است که اگر به درستی انجام نشود حتما به کلیت کار لطمه می زند به خصوص این که در بسیاری از آثار تلویزیونی ما با محدودیت های تلویزیونی و از جمله بودجه مواجه هستیم که باید آن را به خوبی مدیریت کنیم. با این حال باز می گویم اصل همیشه فیلمنامه است و فیلمنامه درست بازیگر و کارگردان و تهیه کننده را نجات می دهد .