نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
او ادامه داد: دوم آنکه تا ۵۰ الی ۶۰ سال پیش مشاغل بسیار ساده تر بود و ۷۰ درصد کشور در ابتدای دهه ۴۰ روستایی بوده است. دو تا کشاورز در یک روستا یا دو تا مغازه دار خیلی حرف مشترک برای گفتگو داشتند و هیچگاه موضوع برای صحبت کردن کم نمی آوردند. جامعه امروز خیلی تخصصی شده است و به دلیل تخصصی شدن، موضوعات مشترک برای گفتگو میان افراد هم کم شده است. یک متخصص ژنتیک با یک مهندس زلزله موضوع مشترکی در کارشان نیست که بخواهند با یکدیگر گفت و گو کنند. موضوع مشترکی که مردم را به یکدیگر پیوند بزند و افراد پیرامون آن با هم حرف بزنند، خیلی کم شده است، یا دین است یا سیاست یا سریال، فوتبال و سرگرمی.
نویسنده سریال «نون و ریحون» ادامه داد: نکته سوم هم این است که مگر یک هنرمند در زندگی اش چند تا شخصیت و کاراکتر می تواند خلق کند؟ نویسنده در هر سریال حداقل ۱۰الی ۲۰ کاراکتر و شخصیت خلق می کند. حالا که این شخصیت ایجاد شده به جای اینکه در همین شخصیت ها دقیق شود و جزئیات بیشتری از آنها را کشف کند تا شخصیت های ماندگار تری شوند رها کند و دوباره از نو بسازد؟! زمانی که یک نویسنده باید در سال ۲۰ تا شخصیت بسازد طبیعی است این شخصیت ها از یک عمقی بیشتر برخوردار نمی شوند، اما زمانی که ده سال پیوسته با یکسری شخصیت زندگی می کند آن شخصیت ها پخته تر و بالغ تر می شوند.
نویسنده سریال تلویزیونی «اولین شب آرامش» افزود: در برخی جاهای دنیا یک مخاطب فرضی در زمان نگارش و تولید دارند که مانند هیئت منصفه قشرها و فرهنگ های مختلف جامعه هدف را پوشش دهد. سریال در همان زمان تولید برای آنها پخش می شود، نظرشان گرفته و تصحیح می شود بعد از آن پخش می شود یا سیاستی وجود دارد که چند قسمت از سریال را می سازند، اگر بازخورد نداشت تولید سریع یا تغییر می کند یا متوقف می شود. چقدر در دنیا سریال وجود دارد که یک فصل چند قسمتی یا پایلوت ساخته شده مخاطب نداشته و متوقف شده است.
از ۳ زاویه می شود به ساخت سریال های چند فصلی نگاه کرد نخست آنکه باید مخاطب یک انرژی اولیه زیاد بگذارد تا وارد جهان یک داستان و فیلم و سریال شود. شخصیت و روابط را بشناسد و متوجه شود که اصلا داستان از چه قرار است، سپس بعد از اینکه مباحث را درک کرد مابقی سریال را با صرف انرژی کم و لذت بیشتر می بیند و در جهان داستان غرق می شود و غوطه می خورد.
این نویسنده با اشاره به اینکه الزاما این که بگوییم یک نویسنده جای هرسال کار یک کار را در ده سال بنویسد، به نتیجه مطلوب تر نمی انجامد، توضیح داد: همیشه این قاعده وجود ندارد که صرف زمان بیشتر باعث کیفیت بهتر می شود. از یک جایی معکوس عمل می کند و نویسنده به نقطه ای می رسد که دچار افکار مزاحم می شود، بیش از حد درگیر جزئیات می شود و تصویر کلی را از دست می دهد، در هر نکته جزئی دچار تردید می شود و جذابیت و عنصر غافلگیرکنندگی را از دست می دهد. زمانی که در ده سال ، ده فصل نوشته می شود، هم ده سال با شخصیت ها زندگی می کند و جزئیاتش مشخص می شود، هم امر خلاقانه در حال وقوع است و مدامموقعیت جدید خلق می شود و نو، بکر، تازه وپویا است.
عباس نعمتی، نویسنده سینما و تلویزیون در این باره به خبرنگار برنا گفت:
انتهای پیام/