مصرف غذای ناسالم میتواند منجر به عواقب نامطلوب سلامتی مانند اختلالات مزمن، غیر واگیر و چاقی کودکان شود. افراد باید از دوران کودکی به مصرف غذاهای سالم تشویق شوند زیرا کودکان ترجیحات و عادات غذایی مادامالعمری پیدا میکنند.
مصرف مواد غذایی بر اساس گروههای غذایی و فرآوری مواد غذایی با درآمد ماهانه و سطح تحصیلات مادر ارتباط معناداری نشان داد. مادران تحصیلکرده در سطح دبیرستان غذاهای سالمتری مانند سبزیجات و سایر گیاهان، شیر و محصولات لبنی مصرف و مصرف غذاهای چرب و روغنی را محدود میکردند. علاوه بر این فرزندان مادرانی که دارای تحصیلات دبیرستانی بودند، حبوبات، دانههای روغنی، چای و قهوه بیشتری مصرف کردند.
بر اساس یافتههای این تحقیق کیفیت رژیم غذایی مادر بر انتخابهای غذایی و ساختار بدن فرزندان آنان تاثیرگذار بود. چاقی بیش از حد چربی زیرپوستی عضله سهسر و چربی زیرپوستی زیر کتف بین کودکان با مصرف بیشتر مواد غذایی فوق فرآوریشده توسط مادران آنان مرتبط بود.
میانگین سنی مادران ۳۳ سال بود؛ ۵۸ زن (۷۰ درصد) اضافهوزن داشتند و ۵۶ زن (۶۸ درصد) متاهل بودند یا با شریک زندگی خود زندگی میکردند. بیشتر زنان ۲ فرزند داشتند و ۱۱ سال درس خوانده بودند.
در بین کودکان، ۱۴ نفر دارای اضافهوزن و ۱۱ نفر چاق بودند؛ همچنین ۲۰ و ۲۸ کودک به ترتیب بر اساس مقادیر چربی زیر پوستی عضله سهسر و چربی زیر پوستی زیر کتف چاق بودند.
به گزارش خبرگزاری برنا، مادران غذا را تهیه میکنند؛ میپزند و بین فرزندانشان توزیع میکنند. این موضوع میتواند به طور قابل توجهی بر عادات غذایی، ساختار بدن و رشد کودکان تاثیر بگذارد. کیفیت و کمیت غذای دریافتی در دوران کودکی بر وضعیت تغذیه و بروز کمبودها و اختلالات تغذیهای آنان تاثیر میگذارد.
نتایج این تحقیق به تازگی در مجله PLOS ONE منتشر شده است.
در مقابل مصرف مواد غذایی فوق فرآوریشده در خانوارهایی با درآمد یک تا سه برابر حداقل دستمزد بیشتر بود. کودکانی که مدتزمان استفاده از صفحه نمایش برای آنان برابر یا بیشتر از چهار ساعت بود، بیشتر از کودکانی که کمتر از ۲ ساعت از صفحه نمایش استفاده میکردند، غذاهای فرآوریشده مصرف کردند.
کیفیت رژیم غذایی مطابق با تکرار و مصرف منظم غذا بر اساس هرم غذایی برزیل (برای گروههای غذایی) و طبقهبندی NOVA (برای میزان فرآوری مواد غذایی، به عنوان فرآوری نشده یا حداقل فرآوریشده و فرآوریشده یا فوق فرآوریشده) ارزیابی شد. تغذیه با شیر مادر و استفاده از شیرخشک با استفاده از یادآوری رژیم غذایی یکروزه و گزارش مادر ارزیابی شد.
این تحقیق در ۲ بخش، یکی زمانی که نوزادان یک تا سه ماهه بودند، انجام شد. مرحله دوم کارآزمایی نیز شامل کودکان پیشدبستانی سه تا ۶ سال انجام بود. مادران پرسشنامه بسامد غذا و پرسشنامه جمعیت شناختی اجتماعی را پر کردند.
وضعیت تغذیه با استفاده از مقادیر شاخص توده بدنی برای مادران و نمره معیار طبیعی برای کودکان با استفاده از دستورالعملهای سازمان جهانی بهداشت تعیین شد. برای تعیین چاقی کودکان ضخامت چربی زیر پوستی، زیر کتف و چربی زیر پوستی عضله سهسر اندازهگیری شد.
بچههای کوچکتر دانههای روغنی، لوبیا و مواد غذایی کمتر فرآوریشده یا فرآورینشده بیشتری میخوردند. مصرف حداقل مواد غذایی فرآوریشده و فرآورینشده میان کودکان متولدشده از مادرانی که برابر یا بیشتر از سه برابر حداقل دستمزد درآمد داشتند، بیشتر بود.
زوجهای مادر و کودک از نظر پارامترهای مادری مانند سن، درآمد ماهانه، شاخص توده بدنی، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل و تعداد فرزندان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که تفاوت معناداری بین زوجهای مادر و کودک وجود نداشت. علاوه بر این پارامترهای کودکان مانند سن، حضور در پیشدبستانی، شاخص توده بدنی، مدت تغذیه با شیر مادر و استفاده از شیرخشک میان زوجهای مشمول مشابه بود.