در اینجا اشاره مختصری داریم به دعای این روز «اللهم طهر نی فیه الدنس والاقذار» یعنی: خدایا! پاک ساز مرا از دنس؛ از چرکینیهایی که بر روح من قرار گرفته است و از اقذار، از نجاستها و پلیدیهایی که دامن جان من به آن آلوده است، و مرا وادار کن و بر آن بدار که صبر بکنم بر پیش آمدهایی که از ناحیه قضا و قدر تو میآید. مرا توفیق عطا کن که اهل تقوا بشوم و نیز توفیق عطا کن که با نیکان و ابرار، مصاحبت و همنشینی و رفاقت کنم. به یاری توای کسی که آرام دل فقیران و محرومان هستی و به واسطهِ تو آرامش در دل آنها حاصل میشود.
این است که آن بزرگانی که در مقام تهذیب نفس بودهاند علاوه بر اینکه خودشان مجاهده میکردند، علاوه بر اینکه درس و کتاب میخواندند و فکر میکردند، همیشه هم یک شیخی یا یک استادی داشتند که با او معاشرت میکردند و به وسیله همین معاشرت و رفت و آمد با او، مهذب شدهاند. والا اینهایی که میبینیم اخلاق داشتند و معروف بودند به اینکه تربیت اخلاقی میکردند، تربیت اخلاقیشان نوعاً به این بود که شاگردانشان که میرفتند پیش ایشان، همنشینانشان، از دیدن رفتار و کردار و آنها متأثر میشدند. این است که اینجا هم از خدا تقاضا میکند که: خدایا! توفیق بده به من که با نیکان و خوبان،
همنشین بشوم و رفاقت و دوستی داشته باشیم. بعد هم تمسک میجوید به عون و یاری خدا و خطاب میکند خدا را به: «یاقره` عین المساکین»ای کسی که آرامش دل مساکین هستی.
«و صبرنی فیه علی کائنات الاقدار»؛ خواسته دیگر این است که میفرماید: «خدایا مرا نسبت به پیشآمدها و قضا و قدرهایی که برای من پیش میآید صابر بگردان.
«ای خدا در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاک ساز و بر حوادث خیر و شر قضا و قدر صبر و تحمل عطا کن و بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار به یاری خودت ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان.»
همان گونه که آنجا میبایستی مشکل را تحمل بکند و معصیت نکند، یا پیشآمدی اتفاق افتاده که یک طاعت و وظیفه واجبی را باید انجام بدهد، اینجا هم باز خود را وادار به بردباری بکند طاعت و عبادت خدا را بجا بیاورد. صبر بر مصیبت هم این است که اگر حوادث ناگواری برایش پیش آمد بی تاب نشود، بلکه در مقابل آن ایستادگی بکند. این است که میفرماید: «و صبر نی فیه» یعنی حالت صبر و قوه صبر به من بده در پیش آمدهایی که از قضا و قدر تو برای من پیشآمد میکند.
دیگر توفیق بده مرا به صحبت و رفاقت و معاشرت با نیکان
(و صحبه الابرار) و این خیلی مهم است که گفتهاند: «المجالسه مؤثره کالطبیعه الثالثه». این یعنی اگر شما کمکم با کسی معاشرت کردی، صفات او چنان در شما پیدا میشود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشته ای. شما اگر با آدم دروغگو بنشینید و اتفاقاً روزی ده بار ببینید او دروغ میگوید، کمکم شما هم دروغگو میشوید. اگر او غیبت میکند، تو هم اهل غیبت میشوی. اگر خدای نکرده یک فسق و فجورهایی داشته باشد، مثلاً فحشایی و منکری انجام بدهد، در اثر همنشینی، آن صفات کمکم به تو هم سرایت میکند.
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف