اتفاقی مشابه برای ژاپن افتاد؛ ژاپنی که در پایان جنگ جهانی دوم متلاشی شده بود، در دهه 1950 با موفقیت زیادی به بازار صادرات و بهویژه بازار صادرات ایالاتمتحده روی آورد. در اواخر دهه 1970، ایالات متحده یک رکود اقتصادی را آغاز کرد که در نهایت صادرات ژاپن را کاهش داد و در دهه 1980 چیزی را ایجاد کرد که دهه گمشده نامیده میشد. تا سال 1990، بانکهای ژاپنی در وضع خوبی بودند و معجزه اقتصادی این کشور به پایان رسیده بود. این اتفاق 40 سال پس از آغاز معجزه صادرات ژاپنی رخ داد.
اولین پیشبینی من مربوط به این بود که در جنگ علیه جهادیها چه اتفاقی میافتد. این بخش حدوداً در سال 2005، سالها بعد از 11 سپتامبر 2001، در فضایی پر از ترس و خشم در آمریکا نوشته شده است. پیشبینی من این بود که توانایی القاعده برای حمله به ایالات متحده به سرعت در حال کاهش است. به یاد داشته باشید که این یک پیشبینی در مورد جهان اسلام نیست، بلکه در مورد جهادگران، القاعده و حملاتی مانند 11 سپتامبر است.
اولین مورد ایالات متحده بود که پس از جنگ داخلی، اقتصاد درهمشکسته داشت و تقاضای داخلی محدود شد. تولیدکنندگان موجود در حدود سال 1890 به صادرات روی آوردند. در سال 1910، ایالاتمتحده حدود 50 درصد از کالاهای صنعتی جهان را تولید و صادر میکرد. جنگ جهانی اول اقتصاد اروپا را متلاشی کرد، صادرات ایالات متحده را فلج کرد و به رکود بزرگ بین سالهای 1929 تا 1930 منجر شد. این اتفاق چهل سال بعد از آن رخ داد که آمریکا رشد اقتصادی را آغاز کرده بود.
بدیهی بود که ایالاتمتحده باید وارد عمل شود و برای ایجاد اختلال در فعالیت جهادیها اقدام کند. کشورهای اسلامی تمایلی به ایجاد پایگاه برای آموزش جهادگران نداشتند. بنابراین، به این نتیجه رسیدم که نه این حمله تکرار خواهد شد و نه حمله موفقیتآمیز دیگری که تعداد زیادی عامل جهادی باشد. کلید این پیشبینی نگاه به جنبههای فنی توطئه 11 سپتامبر، در نظر گرفتن قابلیتهای ضدتروریسم ایالات متحده بود و نتیجهگیری این بود که رویدادی از نوع 11 سپتامبر رخ نخواهد داد.
رشد اقتصادی چین
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف