تاد می در بخشی از مقدمه کتاب «با معنا زیستن» مینویسد:
تاد می در بخشی از مقدمه کتاب «با معنا زیستن» مینویسد:
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ ترجمه کتاب «بامعنا زیستن: معنای انسانی در جهانی خاموش» نوشته تاد می بهتازگی با ترجمه فریده گوینده توسط نشر لگا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
|
انتهای پیام//
آلبر کام، فیلسوف فرانسوی، از چیزی مشابه سخن میگوید، چیزی که آن را احساس پوچی مینامد. «گاه همۀ آرایههای صحنه فرو میریزد. از خواب برخاستن، تراموا سوارشدن، چهار ساعت کارکردن در دفتر یا در کارخانه، غذاخوردن، خوابیدن، و دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه و شنبه با ضرباهنگی یکسان این همان مسیری است که اغلب اوقات خیلی راحت طی میشود. ولی بعد روزی «چرا» سر بلند میکند و همهچیز از دل آن ملال آمیخته با حیرت آغاز میگردد». ملال آمیخته با حیرت. بارِ این ضرباهنگ [که کامو از آن سخن میگوید] ما را از پای درمیآورد و میفرساید، همان ضرباهنگی که زمانی کاملاً طبیعی مینمود یا چیزی در حد سروصدای محو پسزمینه بود. و البته در عین حال از این ضرباهنگ گیج میشویم، گیج از اینکه اصلاً متوجه آن نبودیم، یا اصلاً نمیدانستیم وجود دارد. این واقعیت که ما اینجاییم و اینهمه سال از دل همۀ اینها عبور کردهایم بیآنکه به بیهودگیشان پیببریم، هم مبهوتمان میکند هم مرعوب.
مولف کتاب پیشرو میگوید زندگی چگونه خوب یا زیبا یا شاید مهمتر از همه، بامعنا میشود؟ اکثر آدمها در سرتاسر تاریخ برای پاسخ به این پرسش بهسراغ ایمان، روابط یا اعمال خویش رفتهاند. او در اینکتاب سعی کرده راهی جدید و الهامبخش برای اندیشیدن به این پرسش پیش روی مخاطب بگذارد؛ راهی عمیقاً هماهنگ با زندگی آنگونه که واقعاً هست: کار و کوششی در جریان، نوعی سفر و بسیاری وقتها یک روایت. تاد می با ارائه گزارشهایی از زندگی و خاطرات خود از خلال درگیریهای فکری با فیلسوفان مختلف از ارسطو تا هایدگر نشان میدهد که کجا میتوانیم معنای زندگیمان را بیابیم: در نحوه زندگیکردنمان.
من در نیویورکسیتی بزرگ شدم. خانهمان فقط دو خیابان با موزۀ تاریخ طبیعی فاصله داشت. سالهای دوری را به یاد میآورم، زمانی که تالار فعلی مردم آفریقا را ساختند. نخستین بار که وارد آنجا شدم نوشتۀ زیرِ سردرِ ورودی نمایشگاه توجهم را بهشدت جلب کرد: «آدمی به دنیا میآید و میمیرد، خاک است که بر خاک تلنبار میشود».
تاد می نویسنده اینکتاب، فیلسوف سیاسی است. او تاکنون ۱۶ عنوان کتاب در زمینه فلسفه نوشته است. تاد می بیشتر بر اندیشههای متفکران متأخر فرانسوی همچون میشل فوکو، ژیل دلوز و ژاک رانسیر تمرکز دارد. او دربارۀ موضوعهایی چون آنارشیسم، پساساختارگرایی و آنارشیسم پساساختارگرا قلم زده و در کتابهای اخیر خود به دغدغههای کلیتر زندگی نظیر «کنارآمدن با رنج، معنای زندگی و شرافتمندانهزیستن» روی آورده است. تاد می علاوه بر کار دانشگاهی در یک زندان محلی تدریس میکند و در فعالیتهایی در داخل و خارج دانشگاه نقش سازماندهنده داشته است، برای مثال در اعتراض به سکوت آشکار مقامات دانشگاه درباره مسائل مهمی چون نژادپرستی در دانشگاه و قانون منع ورود مسلمانان به آمریکا.
اولین بار این حال در قطار زیرزمینیِ نیویورک به من دست داد. از دبیرستان به خانه برمیگشتم. زل زده بودم به اطرافیانم که نگاهشان به وسط راهرو قطار بود. ناگهان همهچیز برایم پوچ و بیهوده شد. احساس کردم بین من و زندگیام فاصله افتاده. کنارم زن چینی سالخوردهای هر چند ثانیه یک بار سرش را به علامت تأیید تکان میداد و سعی میکرد کیسههای خریدش را بین زانوانش نگه دارد؛ مردی تجارتپیشه موقرانه روزنامۀ نیویورکتایمز تاخوردهاش را میخواند؛ نوجوانی با شلوار جین و کت چرمی سعی داشت رعبانگیز جلوه کند. آیا همۀ ما در حال ایفای نقش بودیم؟ آیا بهقول شکسپیر همۀ ما صرفاً در حال اجرای نمایشی بزرگ روی صحنه بودیم؟ در این صورت، تماشاگران این نمایش کیستند و آیا نقش ما اصلاً اهمیتی دارد؟
ترجمه کتاب «بامعنا زیستن: معنای انسانی در جهانی خاموش» نوشته تاد می فیلسوف معاصر توسط نشر لگا منتشر و راهی بازار نشر شد.