واقعیت تاریخی این است که هم در ایران و هم در جهان کمتر پایتختی وجود دارد که عمری به کوتاهی تهران داشته باشد، این شهر در قیاس با بسیاری از شهرهای کهنسال ایران، شهر نسبتا جوانی است، نهالی است که خیلی زود رشد کرده و هرس هم نشده است.
حرف و حدیثها در مورد اسکلت پیدا شده و اینکه نشان میداد تهران قدمتی 7 هزار ساله دارد، ادامه داشت اما هیچگاه به تأیید نرسید و هیچ حرفی هم از سفالهای به دست آمده در بازار صندوقسازان تهران به میان نیامد تا اینکه پس از مدتی، قدیر افروند باستانشناس و پژوهشگر با اعلام نتایج بررسی روی سفالهایی که از بازار صندوقسازان تهران کشف شده بود ادعا کرد که تاریخ تهران 7 هزار ساله است.
آیا این خبر مفید بود؟
بعد از انقلاب و بعد از گذشت دوران جنگ تحمیلی هم وضعیت تهران به گونهای شلوغ و بی سامان شد که بسیاری از کارشناسان را به این باور رساند که باید پایتخت را به جای دیگری منتقل کرد.
تهران تا زمان مغولان از قریههای نه چندان معتبر ری به فاصله یک فرسنگی محسوب میشد که بعد از ویرانی ری توسط مغولان، این قریه با مهاجرت ساکنان آواره ری کم کم رو به رشد نهاد و به جمعیت و وسعت آن اضافه شد، تا جایی که در دوره تیموریان به شکل یک شهرک در میان باغ ها در آمد.
در بیستمین سال سلطنت ناصرالدین شاه تغییرات زیادی در ساختار پایتخت به وجود آمد و مراسم آغاز نوسازی پایتخت با تشریفات خاصی برگزار و از همان روز هم تهران «دارالخلافه ناصری» نامیده شد، از دیگر آثار این عهد میتوان به «قصر عشرتآباد»، « قصر یاقوت»، «قصر سلطنت آباد» و «قصر امیریه» اشاره کرد.
بنا به تعریف پروین گنابادی صاحب کتاب عجایبالبلدان، ساکنان اولیه این ده در خانههای زیر زمینی و سرداب مانند زندگی میکردند تا از شدت گرما در امان باشند و هنگام حمله دشمن، به خانههای تحتانی پناه میبردند و هر قدر محاصره آن به طول میانجامید، به واسطه آذوقه فراوانی که از راه احتیاط در طول سال ذخیره میکردند بیرون آوردن آنها از خانه هایشان برای مهاجمان امکان پذیر نبود.