آشتیانی که مشخص نیست بر اساس چه سابقه و تحصیلاتی به برنامه ورزش و مردم دعوت شده بود، حرفهایی زد که مشخص شد ناتوانیاش در تکمیل مدارک برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال جزو الطاف خفیه الهی بوده و الا مشخص نبود با این طرز فکر و نگاه ناقص و معیوب به موضوعات ورزشی چه بلایی بر سر ورزش کشور میآمد.
سوال مهمی که هر بار پس از مصاحبههای واعظ آشتیانی و امثال او در ذهن مخاطب نقش میبندد این است که ورزش چه خاصیتی دارد که بیربطترین و دورترین آدمها به ورزش را طوری نمکگیر میکند که حاضر نیستند دل از آن بکنند و بعد از بارها خروج از ورزش دوباره سعی میکنند به هر نحو ممکن خودشان را از پنجره داخل خانه ورزش کنند! البته وضعیت درباره واعظ آشتیانی کمی با دیگر افراد غیر ورزشی که دورانی را در ورزش سپری کردهاند، متفاوت است. بسیاری از افرادی که مدتی در ورزش تجربه کسب کردهاند، پس از مدتی که متوجه میشوند ورزش جایی برای آنها ندارد، به خاستگاه خود بر میگردند اما به دلیل نوع رویکرد و مدیریت، واعظ آشتیانی دیگر نه جایگاهی در میان سیاسیون دارد و نه جای سفت و محکمی در میان صنعتیها (به گواه سوابق موجود در گوگل) بنابراین مجبور است با حضور در برخی برنامههای ورزشی کممخاطب و اظهارنظرهای عامهپسند خودش را در ورزش بازتعریف کند و در این میان بر روی افراد کمحافظه که در این برنامههای ورزشی تاثیرگذار هستند، حساب ویژهای باز کرده است.
پیمان یوسفی که در برنامه امروز نشان داد برخلاف مرحوم بهرام شفیع توجهی به رعایت انصاف ندارد، در طول برنامه امروز نه سوالی از ابهامات مدیریتی کارشناس خودخوانده امروز و مدیرعامل سابق باشگاه استقلال از دوران حضورش در باشگاه پرهوادار تهرانی پرسید، نه از مسئولی در وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال دعوت کرد که در لابلای اظهار فضل واعظی آشتیانی از مجموعه خود دفاع کنند. با این نوع اداره برنامههای ورزشی در سیما هم باید افرادی همچون واعظ آشتیانی با کمترین قرابت به ورزش متکلم الوحده بنشینند و بدون سوال و جواب برای ورزش کشور به اصطلاح خود نسخه شفابخش بنویسند و متاسفانه مدیریت کلان صداوسیما هم همچنان نسبت به این رویه خطرناک و بعضا مشکوک منفعل است.