رابطه بین سیاست و نیرنگ را تببین کرده و از این منظر به سیره سیاسی امیرالؤمنین اشاره کنید.
ایشان در این دوران کارهای اجتماعی بزرگی نیز انجام دادند که حفر چاه و وقف آن برای ایتام، آباد سازی نخلستان ها و رسیدگی به امور نیازمندان و کارهای دیگر از جمله آنها است و حضرت علی(ع) هرگز و هرگز سکوتشان به معنای انزوا و گوشه گیری نبوده است.
بنابراین امام علی(ع) به عنوان یک مشاور امین و یک کارگزار بسیار مطیع در برابر پیامبر گرامی اسلام(ص) بود. ایشان میفرماید: «انا عبدٌ من عبید محمد(ص)» لذا در این دوران حضرت رسول(ص) هر زمانی که دستوری می داد سیره امام علی(ع) مبتنی بر اطاعت ایشان در هر کاری بود، اعم از جنگ، مسافرت و کارهای دیگری که هر کدام از این ها میتواند خودش ابعاد خاصی داشته باشد.
به گزارش برنا؛ سیزدهم ماه رجب سالروز شهادت مولای متقیان مردی از تبار آسمان است، آقایی که گرچه دشمنان و بدخواهان تحمل عدالت خواهی، توجه به نیازمندان و رسیدگی به وضع محرومان او را نداشتند اما هرگز و هرگز و صدها بار هرگز نتوانستند نام و یاد او را از دل های مؤمن جدا کنند.
هرکدام از این ها سیره رفتاری حضرت علی(ع) است که می توانیم به نحو مطلوب استفاده کرده و الگو قرار بدهیم و ما نمونه های فروانی از سیره سیاسی داریم. حتی در آن اواخر که بعد از 25 سال خانه نشینی که به آباد کردن نخلستان ها مشغول بود، وقتی معترضین می خواستند که خلیفه سوم را بکشند فرمودند: «شما خلیفه کشی راه نیاندازید» و آن ها را دستور به مدارا می داد.
متشکریم از این که فرصت خود را در اختیار ما قرار دادید.
ابتدا باید بگوییم مراد از سیره چیست و من در این صحبت چه می خوام بیان کنم؟ آن چه در کتب علمی دینی و به ویژه کتب اصول فقه مطرح شده است، سیره عبارت است از استمرار یک روش، شیوه مستمر البته شیوه عملی در میان مردم برای انجام کاری یا ترک کاری. ولی آنچه من می خواهم بیان کنم این سیره و روش عملی برای ترک یا انجام کاری حتما مبتنی بر نظر است.
سیاست دروغین معاویه
در همین جنگ شما ببینید که وقتی زبیر را کشتند، به او نماز خواند و دستور به دفن او دادند یعنی حتی با مخالف خود بر اساس شریعت اسلامی عمل کردند.
آیا امام علی(ع) در دوران خانه نشینی اقداماتی برای سامان بخشی به حکومت اسلامی انجام ندادند؟
امروز می خواهیم از سیره سیاسی امام علی(ع) صحبت کنیم؛ اولا بفرمایید منظور از سیره چیست؟
آیا این خبر مفید بود؟
و چه زیبا گفتند ارکان آسمان ها بعد از شهادت مولای متقیان که «تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى قتل على المرتضى قتله اشقى الاشقیاء؛ به خدا سوگند ستونهاى هدایت در هم شکست و نشانههاى تقوى محو شد و دستاویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید پسر عم مصطفى(ص) کشته شد، على مرتضى به شهادت رسید و بدبختترین اشقیاء او را شهید نمود».
در جنگ صفین که جنگ با لشکریان معاویه بود، یکی از سیره های اساسی شان این بود که معاویه را به صلح و گفتوگو دعوت کرد، اما وقتی لشکر دشمن قبول نکرد و حتی آب را بر سپاه امام حسین(ع) بست، جنگ آغاز شد که در این جا سپاه امام حسین(ع) شریعه را از دشمن گرفت، اما خود امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: تا زمانی که جنگ نکردیم دشمنان هم می توانند از این آب استفاده کنند و آب را مسموم نکنید.
با توجه به این که پیامبر گرامی اسلام(ص) خودشان حاکم اسلامی در طول 23 سال بود که البته 11 سال در مدینه حاکم ظاهری بود، اما در طول این 23 سال حضرت امیر در این جا کاملا مطیع و به عنوان یک فرمانده لایق و مشاور بسیار برجسته عمل می کرد.
به همین دلیل وقتی مخالفین خلیفه سوم به توصیه های ایشان گوش ندادند و از امثال طلحه و زبیر استفاده کرده و عثمان را به قتل رساندند. مردم به در خانه ایشان ریختند و از حضرت خواستار به دست گرفتن حکومت شدند؛ آن زمان مسجد محلی بود که اجتماعات در آن جا صورت می گرفت، لذا امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: اگر می خواهید حکومتی تعیین کنید با چند نفر و سلیقه ای نمیشود، بلکه به مسجد بروید و مردم را جمع کنید تا مردم علنا حکومت و حاکم خودشان را تعیین کنند؛ بنابراین سیره امام علی(ع) توجه به مردم و به عبارت امروزی ها دموکراسی کامل بود، نه به صورت سلیقه ای یا مثل استخلاف خلیفه اول نسبت به خلیفه دوم یا شورای شش نفره.
امیرالمؤمنین(ع) مشاوری امین و کارگزاری مطیع برای پیامبر بود
به راستی علی که بود؟ چگونه زندگی کرد؟ و چگونه با مردم رفتار کرد که تا دنیا دنیاست نام و سخنان و مواعظ علی(ع) زنده و پابرجاست و به راستی شیوه حکومت داری و عشق و علاقه ایشان به مردم باید الگو و منش دولت مردان و حکومت داران امروز جامعه باشد.
بگذارید این مسأله را به صورت دیگری بیان کنم؛ یکی از ویژگی هایی که ایشان داشتند بحث صراحت و صداقت است که یکی از بحث های مهم محسوب میشود و این صراحت و صداقت به گونه ای شد که خیلی ها می گفتند حضرت علی(ع) از سیاست چیزی سر در نمی آورد.
بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) ما داریم که حضرت امیر مؤیدات بسیار فروان روایی و آیه ای در دست داشت که باید حاکمیت می کرد اما سیره وجود آن مبارک این بود که بالاخره مردم نادانی کردند و سراغ ایشان نرفتند، ضمن این که ایشان حق خود می دانست که حکومت باید به دست توانای خودشان بسط و گسترش پیدا کند تا عدالت را اجرا کند، اما حضرت حکومت را رها کرد.
در زمان پیامبر از همان ابتدایی که در 10 سالگی به ایشان ایمان آورد و در دامن پیامبر بزرگ شد، به اوج کمال انسانیت رسید تا جایی که سخن های زیادی از سوی پیامبر در مورد حضرت علی(ع) مطرح شده تا جایی که همه شنیده ایم حضرت رسول(ص) فرمودند: «من شهر علم هستم ولی علی درآن است پس هرکس می خواهد به این شهر وارد شود باید از در بیاید».
منبع: خبرگزاری شبستان
بنده اگر بخواهم مباحثی در ارتباط با حضرت امیرالمؤمنین(ع) بیان کنم باید بگویم که سیره سیاسی ایشان را باید به دو دوره در زمان پیامبر و بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) اشاره کرد و در دوران بعد از رحلت پیامبر خودش به چند مرحله تقسیم میشود.
به عقیده شما چرا امیرالمؤمنین(ع) بعد از رحلت پیامبر سکوت کردند؟
حضرت علی(ع) هرگز پیمان شکنی نمی کرد