سینما متروپل، سینما پارادیزوی دیگر

سینما متروپل داستان عشق و علاقه کودکی، دو پسر بچه را روایت می کند که اکنون در دوران جوانی و همزمان با محاصره آبادان در دوران جنگ تحمیلی تلاش دارند سینما متروپل را مجدد راه اندازی کنند.


سینما متروپل، سینما پارادیزوی دیگر

انتهای پیام/





منبع


فیلم نامه این اثر طولانی در دوسوم ابتدای فیلم بسیار کند و بطئی روایت می شود، اما در یک سوم پایانی و پس از ورود اسرای عراقی به سینما ریتم و تمپو اثر بهتر و تندتر شد. نگاه انتقادی نهفته در اثر سینما متروپل در روند داستان و در نمای پایانی فیلم که به فرو ریختن مجتمع متروپل در آبادان قبل از افتتاح در اردیبهشت سال هزار و چهارصد و یک اشاره دارد مشخصه خاص فیلم متروپل است که در نهایت هوشمندی در آن گنجانده شده است.

در بخشی از داستان مسیول حوزه ممیزی در آبادان برای دادن مجوز به بچه ها (رضا، سیاوش، فرانک و بقیه) نکات و انتقادات خویش را در خصوص فیلم های مختلف به ویژه قیصر مطرح می­کند و رضا و دوستانش برای جلب نظر آقای صرافتی با رندی کامل طوری نظرات او را اعمال می­کنند که راهی جز تایید برای صرافتی باقی نمی گذارند، در حالی که عملکرد ایشان کاملاً تبعیتی توام با انتقاد جدی  به دیدگاه و عملکرد بدون تحلیل آن افراد مدعی است. تکاپوی رضا و سیاوش برای زنده کردن روح نشاط در آبادن درگیر در میان نبرد، بالاخره می تواند روح همدلی و باور اجتماعی را با خود همراه نماید. درهم تنیده شدن این دغدغه و شور جوانی با عشقی که از کودکی دردل رضا نسبت به فرانک پدید آمده بر جذابیت فرازهای اثر می افزاید.

بخوانید:  واکنش وزارت امور خارجه به اظهارات ضدایرانی آلمان در اجلاس شورای حقوق بشر

آیا این خبر مفید بود؟


|