اجرای برنامه توسعه اول در این دوران , علاوه بر رونق بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی ، باعث ایجاد تحرک در سرمایهگذاری , تولید و اشتغال و تأمین رشد متوسط سالیانه ۳/۷درصد تولید ناخالص داخلی شد و بازسازی خسارت خرابیهای جنگ تا حدی ترمیم کرد. برنامه دوم توسعه نیز از جهت ساختاری و ماهیت تفاوت زیادی با برنامه اول نداشت و به نوعی ادامه آن محسوب میشد و در این برنامه نیز رشد و توسعه اقتصادی به عنوان اصلیترین هدف در نظر گرفته شده بود.
همچنین در مسیر سازندگی، بنگاههای تولیدی و کارخانجات و بخش خصوصی رشد بیشتر و سریعتری پیدا میکنند، رشدی که بنیان اصلی رشد اقتصادی کشور را هم فراهم کرد. این رشد در ادامه خود افزایش اشتغال، توسعه تولید داخلی، افزایش منابع مالی و نتیجتاٌ مصرف بیشتر را هم ایجاد کرد. از همین رو کاهش بیکاری ناشی از افزایش عمران و تولید سبب شد تا توزیع درآمد در گستره بزرگتری از جامعه اتفاق بیافتد.
آیا این خبر مفید بود؟
اقدامات دولت سازندگی در بازسازی کشور و ایجاد زیر ساختهای اقتصادی و فرهنگی ، پیامدهای مثبتی را در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجنماعی کشور بر جای گذاشت .
پس از پایان یافتن جنگ ، یکی از اولویتهای کشور، بازسازی کشور و ترمیم زیر ساختها و خسارتهای ناشی از جنگ تحمیلی بود، بر این اساس ، دولت سازندگی، بازسازی ویرانیهای جنگ و توسعه اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار داد و برنامههای داخلی خود را بر پایه سیاست تعدیل و توسعه صادرات (در مقابل جایگزینی واردات) خصوصیسازی و جذب سرمایههای خارجی بنیان نهاد و سیاست خارجیاش را بر تنش زدایی استوار کرد.
به گفته وی بهکارگیری سیاستهای تثبیت، سبب شد نرخ تورم از ۴۹.۴ به ۲؛ ۳۲ درصد در سال۱۳۷۵ کاهش یابد و در عین حال رشد تولید ناخالص داخلی از ۵؛۴ به ۵.۲ درصد، رشد سرمایهگذاری از ۳.۲ به ۸.۳ درصد بالغ شود. همچنین نرخ بیکاری از۱۶درصد پس از جنگ به ۹درصد در سال ۱۳۷۶ تقلیل یافت. افزایش تراز بازرگانی خارجی به ۷.۴ میلیارد دلار، کاهش کل بدهیهای خارجی و بهبود ساختار سررسید بدهیها از دیگر موفقیتهای دوران سازندگی بوده است.
از مهمترین فعالیتهای اقتصادی صورت گرفته در دولت سازندگی، تدوین و اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی بعد از انقلاب بود. سیاست باز اقتصادی و وضع قوانین ضد انحصار از جمله اقدامات مؤثر وی بوده است. آیت الله هاشمی رفسنجانی تفکر اقتصادی دولت خود را بر مبنای حضور افراد فنی و مسلط به حوزه اقتصاد یا همان تکنوکراتها پیش برد، به گونه ای که در دولت اول و دوم ، تلاشی صورت گرفت تا در زمینه اجرایی و عملیاتی، مدیریت کشور از سمت چهرههای صرفا سیاسی به سمت افراد با تجربه فنی و اجرایی لازم در هر حوزه منتقل شود. این عمل سبب شد تا کشور در بخشهای عمرانی و زیر ساختی با نظر سیاسی مدیریت نشود، بلکه حرف اول را دیدگاه فنی و کارشناسی بیان می کرد.
در این دوران بیش از ۶۰ سد مخزنی ساخته شد و توسعه شبکههای آبیاری و زهکشی و سایر اقدامات بخش کشاورزی سبب شد که محصولاتی نظیر گندم و محصولات زراعی رشد سالانهای حدود ۶۰درصد را تجربه کنند.