غفاری ادامه داد: همانطور که گفتید گاهی روی یکسری اسامی حساسیتهای خاصی وجود دارد. مثلاً ممکن است شخص خاصی آن نام را داشته باشد، پس آن را انتخاب نمیکنیم، چون ممکن است این تلقی پیش بیاید که منظور ما آن شخص خاص است. البته نویسندگان کموبیش خودشان در جریان هستند و این مسائل را پیشاپیش در نظر میگیرند و گاهی مایلاند نام شخصیت آنقدر خاص باشد که در یاد بماند.
او در ادامه در خصوص اینکه چگونه و براساس چه فاکتورهایی نامهای شخصیتهای داستانش را انتخاب میکند گفت: وقتی خودم مشغول نوشتن هستم دیگر روی انتخاب اسم و اینکه چه نامی باید انتخاب کنم تمرکز نمیکنم، چون شخصیتی که مینویسم را میشناسم، پس معمولاً اولین اسمی را که به ذهنم برسد انتخاب میکنم. سراغ کلیشهها نمیروم و مایل نیستم با نام، تیپسازی کنم. این تنزل دادن شخصیت است. برای نمونه اینکه بگوییم اگر شخصیت فیلم ما در خانوادهای متمول و ثروتمند زندگی میکند، پس نامش میتواند (ساسان) باشد، ولی اگر در جنوب شهر زندگی کند نمیتواند، صحیح نیست. من این کار را نمیکنم، چون تبدیل به کلیشه میشود. درواقع با توجه به شناسنامهای که شخصیتم دارد نامش را انتخاب میکنم و تمرکزم بر باورپذیری است.
|
رویا غفاری فیلمنامهنویس، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر برنا؛ در پاسخ به این سؤال که انتخاب اسامی برای شخصیتها و کاراکترها چقدر اهمیت دارد و گاهی براساس قواعد مرتبط با رنگآمیزی شخصیت آنها انتخاب میشود و گاهی نه، توضیح داد: در خصوص انتخاب اسامی برای شخصیتها باید به مسائلی توجه کرد که مهمترینش باورپذیری برای مخاطب است. باید به پیشینهی زندگی او توجه کنیم و از زندگی الگو بگیریم. طبقهی فرهنگی و اجتماعی شخص نیز مهم است. اینکه در چه خانوادهای و چه شرایطی بزرگ شده است و مسائلی نظیر این.
در پایان مایلم به این نکته هم اشاره کنم که گاهی اسم شخصیت وارد گفتوگوها نمیشود. در این حالت نام او جزو شخصیتپردازی محسوب نخواهد شد. اصولاً شخصیتپردازی فراتر از یک نام است بنابراین مجموعهای از شرایط را باید لحاظ کرد و در نظر گرفت.