|
در بخشی از این نمایشنامه از زبان یکی از شخصیتها به نام «هلن» آمده است: «هلن: چرا همهش من باید یه کارایی رو نکنم؟! باید بدون مادرم جایی نرم؛ باید با مادرم پاشم بیام متل قو و اعتراضی نکنم؛ باید با یه سال و نیم فاصله، به روی بابام لبخند بزنم و نپرسم چرا! برای چی اونها هیچ «باید»ی براشون نیست؟ هردوشون!»
نمایشنامه «پوست مار» که پس از نمایشنامههای «امپراتور و آنجلو»، «جنوب از شمال غربی» و «شیروانی داغ» و رمان «شقیقههای سفید»، پنجمین کتابی است که نشر عنوان به قلم ایوب آقاخانی به چاپ میرساند، به واقعهای پرتعلیق در بهار سال 1356 در یک ویلا نزدیک متل قو میپردازد.